P

P11💫




&به چیز سبک
-عه چرا
&اشتها ندارم زیاد
-باشه عزیزم پس من زیر برنج رو خاموش میکنم خوب پاستا میخوری برات سفارش بدم؟
&اره
-باشه خوب سفارش دادم یکم دیگه میرسه تا اون موقع اونجا نشین سفته بیا بغلم بریم رو مبل
&{بغلش می‌کنه}
-{میشینه رو مبل}عزیزم جاییت درد نمیکنه؟
&یه کمی باروک میسوزه اما قابل تحمله
-الهی بمیرم برات وایسا اینجا برات قرص بیارم
&نه نیازی نیست
-بیا عزیزم
&مرسی{قرصو میگیره و میخوره}
-خواهش میکنم دخترم{میشینه کنارش و با موهاش بازی می‌کنه}
&چیکال میتونید
-یوری
&بله
-میدونستی خیلی خیلی خوشگلی
&{خجالت می‌کشه و لپاش سرخ میشه}
-جدی میگم واقعا زیادی خوشگلی این موهای طلایی و بلندت چشمات بدنت پوستت همشون باعث میشن تا مرض جنون برسم
&ملسی بابایی
-بیا بشین رو پاهام
&{بلند میشه و میشینه رو پاهاش}
-{محکم بغلش می‌کنه}آخ الهی من فدای تو بشم
&خدانتونه
-یوری
&بله
-تو عطر میزنی ؟
&نه
-پس چرا همیشه اینقدر بوی خوبی میدی
&نمی‌دونم
-وایی خیلی بوی خوبی میدی{سرشو فرو می‌کنه تو گردنش}
&آیی بابا
-چیشد چیشد درد گرفت؟{ترسیده و نگران}
&نه قلقلکم اومد
-اوه خداروشکر ترسیدم
&نه نترسیدن
-میشه خواهش کنم به مدت بیشتر مراقب خودت باشی؟
&چشم
-مرسی عزیزدلم








ادامه دارد...