پارت ۹
پارت ۹
ا.ت:باشه بریم
پرش زمانی به مهمونی
ا.ت:وارد مهمونی شدیم بوی الکل همه جا پیچیده بود یک زن خود شیفته امد جلومون
میا رقیب شوگا
میا:هلو ددی
ا.ت:دختره هرزه خودشو آویزون گردن شوگا کرد و لبشو بوس کرد داشتم میمردم از حسودی که حولش دادم اونطرف
ا.ت:ددی معرفی نمیکنی
شوگا:فرد مهمی نیست که بخوام وقتمو برای معرفیش تلف کنم بریم بیبی گرلم
رفتیم سمت یکی از میز ها همونجا نشستیم
شوگا:ا.ت یک قطره الکل هم نمیخوری
ا.ت:اخه..
شوگا:اخه بی اخه همین که گفتم
ا.ت:چشم
ویو ا.ت
شوگا خیلی الکل خورده بود نگرانش بودم ولی جنبه داشت یک گارسون با سینی امد سمتمون
گارسون:بفرمایین
ا.ت:امدم بردارم ولی شوگانزاشت
شوگا:خیلی ممنون یکی کافیه
گارسون :اخه آقا گفتن همه باید این ویسکی رو بخورن
ا.ت:شوگا بردارم
شوگا:تهیونگ رو میشناسم چیزی داخلشون نرخته بردار
ا.ت:یکی برداشتم
شوگا:فقط اینو حق داری بخوری
ا.ت:چشم ددی
پرش به عمارت شوگا
شوگا کلی ویسکی و الکل خورده بود تلو تلو میخورد رسیدیم داخل عمارت شوگترو بردم داخل اتاقش گذاشتمش روی تخت که کتشو در آورد و کراواتشو گشاد کرد پرتم کرد روی تخت کنار خودش
ا.ت:شوگا پاشو برو دوش بگیر حالت بهتر بشه
شوگا:باشه ولی توهم باید باهام بیایی
ا.ت:نه شوگا من نمیام خودت برو
شوگا:باشه برو حموم وان رو پر از آب کن من الان میرم
ا.ت:اول رفتم لباسامو عوض کردم بعدش آرابشمو پاک کردم رفتم اتاق شوگا وان رو پر از آب کردم
ا.ت:شوگا بیا
شوگا:امدم
ا.ت:شوگا رفت داخل وان منم اموم برم که دستمو گرفت منو......................
ادامه دارد
�#جیم_ا.ت۳
ا.ت:باشه بریم
پرش زمانی به مهمونی
ا.ت:وارد مهمونی شدیم بوی الکل همه جا پیچیده بود یک زن خود شیفته امد جلومون
میا رقیب شوگا
میا:هلو ددی
ا.ت:دختره هرزه خودشو آویزون گردن شوگا کرد و لبشو بوس کرد داشتم میمردم از حسودی که حولش دادم اونطرف
ا.ت:ددی معرفی نمیکنی
شوگا:فرد مهمی نیست که بخوام وقتمو برای معرفیش تلف کنم بریم بیبی گرلم
رفتیم سمت یکی از میز ها همونجا نشستیم
شوگا:ا.ت یک قطره الکل هم نمیخوری
ا.ت:اخه..
شوگا:اخه بی اخه همین که گفتم
ا.ت:چشم
ویو ا.ت
شوگا خیلی الکل خورده بود نگرانش بودم ولی جنبه داشت یک گارسون با سینی امد سمتمون
گارسون:بفرمایین
ا.ت:امدم بردارم ولی شوگانزاشت
شوگا:خیلی ممنون یکی کافیه
گارسون :اخه آقا گفتن همه باید این ویسکی رو بخورن
ا.ت:شوگا بردارم
شوگا:تهیونگ رو میشناسم چیزی داخلشون نرخته بردار
ا.ت:یکی برداشتم
شوگا:فقط اینو حق داری بخوری
ا.ت:چشم ددی
پرش به عمارت شوگا
شوگا کلی ویسکی و الکل خورده بود تلو تلو میخورد رسیدیم داخل عمارت شوگترو بردم داخل اتاقش گذاشتمش روی تخت که کتشو در آورد و کراواتشو گشاد کرد پرتم کرد روی تخت کنار خودش
ا.ت:شوگا پاشو برو دوش بگیر حالت بهتر بشه
شوگا:باشه ولی توهم باید باهام بیایی
ا.ت:نه شوگا من نمیام خودت برو
شوگا:باشه برو حموم وان رو پر از آب کن من الان میرم
ا.ت:اول رفتم لباسامو عوض کردم بعدش آرابشمو پاک کردم رفتم اتاق شوگا وان رو پر از آب کردم
ا.ت:شوگا بیا
شوگا:امدم
ا.ت:شوگا رفت داخل وان منم اموم برم که دستمو گرفت منو......................
ادامه دارد
�#جیم_ا.ت۳
۸۳۱
۰۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.