ای کاش کودک بودیم ...
ای کاش کودک بودیم ...
دلمان به شانه هایِ بابا
و آغوشِ مادر گرم بود ...
غمِ بزرگمان ، اسباب بازیِ محبوبمان بود ،
که در چاهِ فاضلاب افتاد ...
و داغِ بی پایانمان ؛
ماهیِ مرده ای بود ، که توی باغچه به خاکش می سپردیم ...
کاش کودک بودیم ... و از فریب و بدی ها سر در نمی آوردیم ،
و گاهی نفهمیدن ، بزرگترین نعمت است ...
کاش دوباره کودک می شدیم !
در روزگاری ؛
که شانه های مردانه هم زیرِ بارِ اندوه ، کم می آورد ...
ما را به کودکی برگردانید ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
دلمان به شانه هایِ بابا
و آغوشِ مادر گرم بود ...
غمِ بزرگمان ، اسباب بازیِ محبوبمان بود ،
که در چاهِ فاضلاب افتاد ...
و داغِ بی پایانمان ؛
ماهیِ مرده ای بود ، که توی باغچه به خاکش می سپردیم ...
کاش کودک بودیم ... و از فریب و بدی ها سر در نمی آوردیم ،
و گاهی نفهمیدن ، بزرگترین نعمت است ...
کاش دوباره کودک می شدیم !
در روزگاری ؛
که شانه های مردانه هم زیرِ بارِ اندوه ، کم می آورد ...
ما را به کودکی برگردانید ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
۷.۲k
۱۹ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.