یک لحظه باد

یکــ لحـظـه بـاد
روسـرے اش را کـنار زد،
از آن بـه بعـد بـود کـه شـاعـر زیـاد شـد ...

( محمد حسین ملکیان )
دیدگاه ها (۱)

زیـبا بـودے وُ مـن ، دسـتِ دنیـا را رهـا کـردم ... ( سیدمحم...

و عشق پزشک حاذقی است !که نسخه‌ی تمام دردهایم را لابلای موهای...

تـو بـاز نمے گـردے .. هـمه ے شـعـر هـا همـین را مے گـویند .....

کـاش بـدانند کـه مـن حـتے بے تفـاوتـم بـه هـوایے کـه نفـس م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط