با چراغی هم جا گشتم و گشتم در شهر هیچ کسهیچکس این

با چـــــراغی همہ جا گشتم و گشتم در شهر هیچ کس،هیچکس‌ اینجا به #تـــــــــــو مانند نشد #فاضل_نظری
دیدگاه ها (۱)

قسمت بیست وششمادر علی،نزدیک سحررفت.در حالیکه دست رنجورش در د...

قسمت بیست و هفتمریحانه در دفتر مجله معذب بود. گفتم راحت باش....

دست های تو عشق مثل رد دست تو روی هواستنمی توانم به کسی ثابتش...

دورترین فاصله در دنیا،حتی فاصله‌ی مرگ و زندگی نیست.فاصله‌ی م...

به خدا هیچکس هیچکس!به تو مانند نشد

خب دیگه زیادی واسه امروز فعالیت کردم و حمایتم نشد تا یه مدت...

البته تو یه دنیای دیگه اینجا نشد..

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط