مامان بزرگم آخر همهی تلفنهایش میگفت

مامان بزرگم آخر همه‌ی تلفن‌هایش می‌گفت:
کاری نداشتم که!
زنگ زده بودم صداتان را بشنوم..
ما هم که جوان و جاهل،
چه می‌دانستیم صدا با دل ِ آدم چه می‌کند.....

┅┄ ❥❤❥ ┄┅┄
دیدگاه ها (۰)

زندگی   در دو جمله خلاصه میشود:   لذت بردن از روزهای خوب   ص...

🚩امام صادق علیه‌السلام : *هرکس سوره کوثر را در فرائض و نواف...

‌ ❣انرژی عشق...هیچ ﻮﻗﺖ ﺑﺎﺑﺖ عشقهاﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﺜﺎﺭ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﺮﺩﯾﺪ و ﺑﻌ...

❣انرژی عشق...هیچ ﻮﻗﺖ ﺑﺎﺑﺖ عشقهاﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﺜﺎﺭ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﺮﺩﯾﺪ و ﺑﻌﺪﻫ...

🍁مادربزرگم آخرِ همه‌ی تلفن‌هایش میگفت:کاری نداشتم که!زنگ زده...

جیمین فیک زندگی پارت ۶۸#

عین کسی که در تمام تناسخ هایشفاحشه ای غمگین بودهو مجسمه ی بر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط