سناریو درخواستی
وقتی عضو هشتمی و یه روز که داشتید تمرین میکردید که حالت بعد میشه و میبرنت بیمارستان و دکتر میگه که سرطان ریه داری ( هالزی هم هست)
نامجون: یکم ناراحت میش و بهت میگ اگه میخوایی دیگ لازم نیست تو گروه باشی
جین: بچم گریه آخی
شوگا: اومد بیشت دار دل داری میده و بهت میگ انتخاب با خودت بمونی با بری
جیهوپ: میش هنوز آیدل بمون
دکتر: بله ولی نباید زیار به خودش فشار بیار
جیمین: اونم میاد پیشت میگ میدونم میدونی باشه
تهیونگ: یوتان میاره بیشت باهات حرف میزن ببین که میمیونی تو گروه یا نه
جونگکوک: مثل نامجون
هالزی:ببین ا/ت میدونی که خیلی سخت از نظر من چند مدت به خودت فشار نیار باشه بعد دوباره برگرد
ا/ت: خب یعنی میدونم بازم آیدل باشم
هالزی: دکتر گفت آره ولی باید کم به خودت فشار بیاری قبول
ا/ت: قبول
امید وارم خوشتون بیاد
نامجون: یکم ناراحت میش و بهت میگ اگه میخوایی دیگ لازم نیست تو گروه باشی
جین: بچم گریه آخی
شوگا: اومد بیشت دار دل داری میده و بهت میگ انتخاب با خودت بمونی با بری
جیهوپ: میش هنوز آیدل بمون
دکتر: بله ولی نباید زیار به خودش فشار بیار
جیمین: اونم میاد پیشت میگ میدونم میدونی باشه
تهیونگ: یوتان میاره بیشت باهات حرف میزن ببین که میمیونی تو گروه یا نه
جونگکوک: مثل نامجون
هالزی:ببین ا/ت میدونی که خیلی سخت از نظر من چند مدت به خودت فشار نیار باشه بعد دوباره برگرد
ا/ت: خب یعنی میدونم بازم آیدل باشم
هالزی: دکتر گفت آره ولی باید کم به خودت فشار بیاری قبول
ا/ت: قبول
امید وارم خوشتون بیاد
۶.۷k
۲۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.