ا.ت:بعد که رفتیم خونه
ا.ت:بعد که رفتیم خونه
جیمین گفت
جیمین: خوب خانم پارک چه قراری داشتیم
ا. ت: خواستم فرار کنم چ چیزه اخه من پریود ام جیمین
جیمین: من گول نمیخورم دوروز پیش پریود بودنت تموم شد
ا. ت: راس میگفت دیگه نمیتونستم چیزی بگم چشامو بستم جیمین هلم داد رو تخت و لبام رو میمکید مزه خون توی دهنم رو حس میکرو بعدش رفت سمت گردنم نفس هاش میخورد بهم مورمورم میشد و بعدش...............................
(اینجا ایرانه )
صبح
بادلدرد بلند شدم جیمین هم بالا سرم مثل جغد وایساده بود خندم گرفت
ا. ت: چیه چرا اونطوری نگام میکنی
جیمین: از بس خوشگلی
ا. ت: لباسامو عوض کردم موهامو بستم
خواستم برم که جیمین اومد جلوم خواست منو ببوسه که نزاشتم
جیمین: که اینطور
بعد جیمین منو کوبوند به دیوار لبام و مکید بعد چند دقیقه ازم جداشد
چپ چپ نگاش میکردم
ا. ت: چه خبرته جیمین
یه جوری داری باهام ر. ا. ب. ط. ه.
میزاری انگار روزای اخر عمرمه
جیمین: خندید نه اما من سال ها نتونستم بهت بگم چه احساسی دارم
ا. ت: وقتی گفتم یال ها ناراحت شدم رفتم بغلش کردم ورفتیم پایین
داشتیم صبحونه میخوردیم که جیمین گفت اخر هفته ازدواج میکنم
رفتم تو شوک
ا. ت: زود نیست
جیمین: برای من خیلی دیره
ا. ت: باشه عزیزم حق با توئه
پرش زمانی به اخر هفته
ا. ت: رفتیم تالار و انتخاب کردیم مهمونامون رو دعوت کردیم
شب شد وقتی مهمونا اومدن
منو جیمین هم رفتیم تو اتاق هامون لباسلمون رو پوشیدیم و میکاپر هامون اومدن بعدش که تموم شد گفتم
ا. ت: بلخره این روزم رسید الانه که گریم بگیره
میکاپر: نه تورو خدا یه ساعت درستت کردم
جفتمون خندیدیم
از دید جیمین
میکاپر: خوب اینم از شما خیلی خوشتیپ شدین
جیمین: بلخره سال ها انتظار تموم شدـ
ا. ت: میکاپر رفتم داشتم خودمو تو اینه میدیدم که جیمین اومد تو
جیمین: ملکه ام خیلی خوشگل شدی
ا. ت؛: تو هم خوشتیپ شدی
دست جیمین و گرفتم وارد سالن شدیم همه دست میزدن
نشستیم سر جامون عاقد اومد و
(یع زری میزنه دیگه الان نمیدونم)
جفتمون بله گفتیم همو بوسیدیم
و رفتیم رقصیدیم
اخرین ساعت همرو بدرقه کردیم داشتن میرفتن که جیمین بهم چشمک زد اب دهنمو قورت دادم
جیمین گفت
جیمین: خوب خانم پارک چه قراری داشتیم
ا. ت: خواستم فرار کنم چ چیزه اخه من پریود ام جیمین
جیمین: من گول نمیخورم دوروز پیش پریود بودنت تموم شد
ا. ت: راس میگفت دیگه نمیتونستم چیزی بگم چشامو بستم جیمین هلم داد رو تخت و لبام رو میمکید مزه خون توی دهنم رو حس میکرو بعدش رفت سمت گردنم نفس هاش میخورد بهم مورمورم میشد و بعدش...............................
(اینجا ایرانه )
صبح
بادلدرد بلند شدم جیمین هم بالا سرم مثل جغد وایساده بود خندم گرفت
ا. ت: چیه چرا اونطوری نگام میکنی
جیمین: از بس خوشگلی
ا. ت: لباسامو عوض کردم موهامو بستم
خواستم برم که جیمین اومد جلوم خواست منو ببوسه که نزاشتم
جیمین: که اینطور
بعد جیمین منو کوبوند به دیوار لبام و مکید بعد چند دقیقه ازم جداشد
چپ چپ نگاش میکردم
ا. ت: چه خبرته جیمین
یه جوری داری باهام ر. ا. ب. ط. ه.
میزاری انگار روزای اخر عمرمه
جیمین: خندید نه اما من سال ها نتونستم بهت بگم چه احساسی دارم
ا. ت: وقتی گفتم یال ها ناراحت شدم رفتم بغلش کردم ورفتیم پایین
داشتیم صبحونه میخوردیم که جیمین گفت اخر هفته ازدواج میکنم
رفتم تو شوک
ا. ت: زود نیست
جیمین: برای من خیلی دیره
ا. ت: باشه عزیزم حق با توئه
پرش زمانی به اخر هفته
ا. ت: رفتیم تالار و انتخاب کردیم مهمونامون رو دعوت کردیم
شب شد وقتی مهمونا اومدن
منو جیمین هم رفتیم تو اتاق هامون لباسلمون رو پوشیدیم و میکاپر هامون اومدن بعدش که تموم شد گفتم
ا. ت: بلخره این روزم رسید الانه که گریم بگیره
میکاپر: نه تورو خدا یه ساعت درستت کردم
جفتمون خندیدیم
از دید جیمین
میکاپر: خوب اینم از شما خیلی خوشتیپ شدین
جیمین: بلخره سال ها انتظار تموم شدـ
ا. ت: میکاپر رفتم داشتم خودمو تو اینه میدیدم که جیمین اومد تو
جیمین: ملکه ام خیلی خوشگل شدی
ا. ت؛: تو هم خوشتیپ شدی
دست جیمین و گرفتم وارد سالن شدیم همه دست میزدن
نشستیم سر جامون عاقد اومد و
(یع زری میزنه دیگه الان نمیدونم)
جفتمون بله گفتیم همو بوسیدیم
و رفتیم رقصیدیم
اخرین ساعت همرو بدرقه کردیم داشتن میرفتن که جیمین بهم چشمک زد اب دهنمو قورت دادم
۴۹.۵k
۲۶ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.