عضو هشتم
ویو ا/ت
رفتم تو اتاق
(بابا رو با ب نشون میدم)
رفتم تو اتاق دیدم هنوز بهوش نیومده و بقیه هم پیشش نشستن رفتم نشستم پیششون
+چیشده که اوردنش بیمارستان ؟
میا:نمیدونیم دکتر گفت هر وقت اومدی با تو صحبت میکنه و بهت میگه
+اکی ولی میشه بگی کجا از هوش رفت
میا :تو دفتر کارش تو شرکت رفتم سوپرایزش کنم بخواطر برگشتنم اما رفتم تو دیدم بیهوش رو زمین افتاده
+باشه
ب:بچه ها شما اینجا چیکار میکنید؟
+ اِ به هوش اومدی الان میگم دکتر بیاد
ب:اول جواب منو بده
+شنید ییم حالت خوب نیست اومدیم
ب:باشه
( رفتم دکتر رو صدا زدم اومد چکش کرد و من رو برد بیرون )
+اقای دکتر چیزی شده
( دکتر رو دک مینویسم)
دک: بله متاسفانه پدرتون سکته کردن
+( داره گریه میکنه )
دک: ما تمام تلاش هامون رو کردیم ولی خب نباید زیاد کار کنن یا بهشون فشار بیاد
و اینکه اگه این اتفاق ها بیفته مریضی قلبی ایشون بدتر میشه
+باشه حواسم بهش هست و اینکه کی میتونیم ببریمش ؟
دک:کارای ترخیص رو انجام بدید و برید
+اکی
( کارهای ترخیص رو انجام دادم و بردیمش به خونه )
+ همه به این لباس عوض کنن من میخوام شام درست کنم چی میخوریم؟
ب:هرچی دوست داری درست کن
+باشه
( خلاصه میکنم: شام خوردن، خوابیدن ،بیدارشدن ، و ا/ت با صد جور اصرارهای پدرش برگشت کره تا به کاراش برسه )
رفتم تو اتاق
(بابا رو با ب نشون میدم)
رفتم تو اتاق دیدم هنوز بهوش نیومده و بقیه هم پیشش نشستن رفتم نشستم پیششون
+چیشده که اوردنش بیمارستان ؟
میا:نمیدونیم دکتر گفت هر وقت اومدی با تو صحبت میکنه و بهت میگه
+اکی ولی میشه بگی کجا از هوش رفت
میا :تو دفتر کارش تو شرکت رفتم سوپرایزش کنم بخواطر برگشتنم اما رفتم تو دیدم بیهوش رو زمین افتاده
+باشه
ب:بچه ها شما اینجا چیکار میکنید؟
+ اِ به هوش اومدی الان میگم دکتر بیاد
ب:اول جواب منو بده
+شنید ییم حالت خوب نیست اومدیم
ب:باشه
( رفتم دکتر رو صدا زدم اومد چکش کرد و من رو برد بیرون )
+اقای دکتر چیزی شده
( دکتر رو دک مینویسم)
دک: بله متاسفانه پدرتون سکته کردن
+( داره گریه میکنه )
دک: ما تمام تلاش هامون رو کردیم ولی خب نباید زیاد کار کنن یا بهشون فشار بیاد
و اینکه اگه این اتفاق ها بیفته مریضی قلبی ایشون بدتر میشه
+باشه حواسم بهش هست و اینکه کی میتونیم ببریمش ؟
دک:کارای ترخیص رو انجام بدید و برید
+اکی
( کارهای ترخیص رو انجام دادم و بردیمش به خونه )
+ همه به این لباس عوض کنن من میخوام شام درست کنم چی میخوریم؟
ب:هرچی دوست داری درست کن
+باشه
( خلاصه میکنم: شام خوردن، خوابیدن ،بیدارشدن ، و ا/ت با صد جور اصرارهای پدرش برگشت کره تا به کاراش برسه )
۳.۴k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.