خاطره ای از سردار

خاطره ای از سردار

سردار قاسم سلیمانی می گوید یکی از اشرار بزرگ سیستان و بلوچستان رو که سالها به دنبال او بودیم و هم در مسئله قاچاق مواد مخدر خیلی فعالیت می کرد و هم از تعداد زیادی از بچه های ما شهید گرفته بود رو با روشهای پیچیده اطلاعاتی برای مذاکره دعوت کردیم به منطقه ی خاصی و پس از ورود آنها به آنجا او را دستگیر کردیم و به زندان انداختیم... خیلی خوشحال بودیم...
او کسی بود که حکمش مثلا پنجاه بار اعدام بود...
در جلسه ای که خدمت مقام معظم رهبری رسیده بودیم این مسئله رو مطرح کردم و خبر دستگیری و شرح ما وقع را به ایشان گفتم و منتظر عکس العمل مثبت و خوشحالی ایشان بودم...
رهبری بلافاصله فرمودند: همین الآن زنگ بزن آزادش کنند!!!
من بدون چون و چرا زنگ زدم و بلافاصله با تعجب بسیار زیاد پرسیدم که آقا چرا؟ من اصلا متوجه نمی شم که چرا باید این کار رو می کردم؟ چرا دستور دادید آزادش کنیم؟
رهبری گفتند: مگر نمی گویی دعوتش کردیم؟
بعد از این جمله من خشکم زد و البته ایشان فرمودند: حتما دستگیرش کنید و ما هم در یک عملیات سخت دیگر دستگیرش کردیم...
مرام شیعه این است... از کسی دعوت می کنی و مهمان توست...حتی اگر قاتل پدرت هم باشد حق نداری او را آزار دهی...
دیدگاه ها (۱۱)

؟؟؟بهره برداری از هواپیمای عجیب و "نامرئی" روسیه تا دو هفته ...

مسئولان این فیلم را با چشمانی باز ببینند⇩⇩⇩⇩http://cdn.yjc.i...

#قرآن#کتاب_آسمانیممنون از هادی عزیز

درکتب ادعیه شیعیان، زیاد دیده می‏شود که از امامان خود طلب حا...

📌نظر رهبر انقلاب در مورد برداشتن #چادرهمین چند روز پیش با مر...

📌نظر رهبر انقلاب در مورد برداشتن #چادرهمین چند روز پیش با مر...

شاگرد انتقالی پارت ۶۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط