وقتی خورشید طلوع کردمیشید دخترک رو توی بغل پسرک پیدا کر
~وقتی خورشید طلوع کرد،میشید دخترک رو توی بغل پسرک پیدا کرد.البته تنها چیزی که ازش معلوم بود موهای صورتیش بود..تا گردنش رو پتوی سفیدی پوشونده بود و صورتش توی سینه های ورزیده پسرک پوشیده شده بود..پسرک با دستاش شروع به نوازش موهای خوشبوی دخترک کرده بود و تصمیم به بیدار کردنش داشت..~
The and..:)
The and..:)
- ۱.۳k
- ۲۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط