امروز صحنهای دیدم که اشکمو درآورد

امروز صحنه‌ای دیدم که اَشکمو درآورد
پدرِ نابینایی جلوی گلفروشی، تلفنی به دخترش می‌گفت؛ می‌خوام برات گل بگیرم، چه رنگی دوست داری؟ 🥹
دیدگاه ها (۰)

تو زندگی‌تون محسن چاوشی باشینزندانی آزاد کنین مرده‌ها رو زند...

‍ شكسپيرميگه:اگه يه روزی فرزندی داشته باشم، بيشتر از هر اسبا...

به امید آزادیش

خیلی نامرده

من تو بچگی با ماموران اگاهی و اطلاعات گل کوچیک هم تو حیات شو...

این کمیک که نمیدونم کمیک یا مانگا که خب ولش کن این فیکه کسان...

🏴 یاعلیُّ ياعلىُّ ياعلىُّ 🥀 السلام عليك یا حضرت فاطمهسلام ال...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط