دل به هیچ عشقی نمی بندم، خیالت جمع جمع
دل به هیچ عشقی نمیبندم، خیالت جمع جمع
از تمام شهر دل کندم، خیالت جمع جمع
بال پرواز مرا خواهی بچین، خواهی نچین
تا ابد بر خویش پابندم، خیالت جمع جمع
آینه گاهی برایم نقش بازی میکند
من به رویش هم نمیخندم، خیالت جمع جمع
جمع ما با هم عددهایی حسابی نیستند
کم شدن را آرزومندم، خیالت جمع جمع
گُر گرفته پیرهن از داغ دل، اما ببین!
لب فرو بستم، دماوندم؛ خیالت جمع جمع
تیشه را از ریشهام بردار، لازم نیست که
پاره شد زنجیر پیوندم، خیالت جمع جمع
گرچه چشمان مرا در اشک غلطان کرد و رفت!
من در این برکه نمیگندم، خیالت جمع جمع
از تمام شهر دل کندم، خیالت جمع جمع
بال پرواز مرا خواهی بچین، خواهی نچین
تا ابد بر خویش پابندم، خیالت جمع جمع
آینه گاهی برایم نقش بازی میکند
من به رویش هم نمیخندم، خیالت جمع جمع
جمع ما با هم عددهایی حسابی نیستند
کم شدن را آرزومندم، خیالت جمع جمع
گُر گرفته پیرهن از داغ دل، اما ببین!
لب فرو بستم، دماوندم؛ خیالت جمع جمع
تیشه را از ریشهام بردار، لازم نیست که
پاره شد زنجیر پیوندم، خیالت جمع جمع
گرچه چشمان مرا در اشک غلطان کرد و رفت!
من در این برکه نمیگندم، خیالت جمع جمع
۴۹۵
۱۴ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.