اولیـــــن پستـــ ➏➒
#اولیـــــن_پستـــ_➏➒
بچه که بودم بقیه اگه اذیتم میکردن...سمت تو می آمدم
زنگ آخر مدرسه که به صدا درمی آمد...سمت تو می آمدم
توی کوچه هروقت دعوام میشد...سمت تو می آمدم
آن زمان که دلم چیزی رو میخواست...باز سمت تو می آمدم
برای برف بازی های زمستان و آدم برفی وسط حیاط...
واسه اون عروسک کوچک پشت ویترین مغازه با آن دامن فرفری قرمزه ش...سمت تو می آمدم...
آن زمان تا ده که بیشتر بلد نبودم بشمارم...همیشه تورا ده تا بیشتردوست نداشتم...
بزرگ شدم...
سرهر دلتنگی سمت تو می آیم...
هرکجا زیرفشار دردهایم خم شوم...سمت تو می آیم...
راستی پدر...آن روز که عمویم برای همیشه رفت...آن روز با آن همه اشک چشمانت...باآن همه دردکه روی سینه ات سنگینی میکرد...توبه سمت چه کسی رفتی برای آرامشت...؟
شاید آن روز پدرم درگوش عمویم گفته باشد...آسوده بخواب عزیز برادر که پدرشدن سخت است.....
وامروز اگر روزی باشد برای جبران تمام زحمت هایت...باتمام بچگی ام روبه رویت خم میشوم وبردستان پرمهرت بوسه میزنم....
پدرعزیزم و عموی مهربانم شماهمیشه دوقهرمان زندگی من خواهید بود....
. . . روزتــــــان مبــارڪ . . .
مردها هم دنیایشان عجیب است بیشتر از زن ها احساس دارند و کمتر نشانشان میدهند...
بیشتر از زن ها عاشق میشوند و کمتر عشق می ورزند...
مردها دنیای عجیبی دارند با پای خودشان می آیند و گاهی با پای خودشان میروند اما این را بدان هیچ مردی پیدا نشده که فراموشی را بلد باشد...
بعضی مردها در زندگی عجیب مردند...
سخت هستند، سرد هستند، مغرور هستند اما برای کسی که عاشقانه دوستش دارند گاهی از یک کودک هم کودکانه تر خیال میبافند...
برخی از مردان عجیب مردند...!
. . . روزتــــــان مبــارڪ . . .
بچه که بودم بقیه اگه اذیتم میکردن...سمت تو می آمدم
زنگ آخر مدرسه که به صدا درمی آمد...سمت تو می آمدم
توی کوچه هروقت دعوام میشد...سمت تو می آمدم
آن زمان که دلم چیزی رو میخواست...باز سمت تو می آمدم
برای برف بازی های زمستان و آدم برفی وسط حیاط...
واسه اون عروسک کوچک پشت ویترین مغازه با آن دامن فرفری قرمزه ش...سمت تو می آمدم...
آن زمان تا ده که بیشتر بلد نبودم بشمارم...همیشه تورا ده تا بیشتردوست نداشتم...
بزرگ شدم...
سرهر دلتنگی سمت تو می آیم...
هرکجا زیرفشار دردهایم خم شوم...سمت تو می آیم...
راستی پدر...آن روز که عمویم برای همیشه رفت...آن روز با آن همه اشک چشمانت...باآن همه دردکه روی سینه ات سنگینی میکرد...توبه سمت چه کسی رفتی برای آرامشت...؟
شاید آن روز پدرم درگوش عمویم گفته باشد...آسوده بخواب عزیز برادر که پدرشدن سخت است.....
وامروز اگر روزی باشد برای جبران تمام زحمت هایت...باتمام بچگی ام روبه رویت خم میشوم وبردستان پرمهرت بوسه میزنم....
پدرعزیزم و عموی مهربانم شماهمیشه دوقهرمان زندگی من خواهید بود....
. . . روزتــــــان مبــارڪ . . .
مردها هم دنیایشان عجیب است بیشتر از زن ها احساس دارند و کمتر نشانشان میدهند...
بیشتر از زن ها عاشق میشوند و کمتر عشق می ورزند...
مردها دنیای عجیبی دارند با پای خودشان می آیند و گاهی با پای خودشان میروند اما این را بدان هیچ مردی پیدا نشده که فراموشی را بلد باشد...
بعضی مردها در زندگی عجیب مردند...
سخت هستند، سرد هستند، مغرور هستند اما برای کسی که عاشقانه دوستش دارند گاهی از یک کودک هم کودکانه تر خیال میبافند...
برخی از مردان عجیب مردند...!
. . . روزتــــــان مبــارڪ . . .
۵۳.۱k
۲۲ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.