سرکش 10
#پارت_10
_جانگکوک
فوقش دوبار کتک میخوره!
_تهیونگ
اون حیوون نیست کوک بفهم! اون تنش مثل اسب نیست که جلوی کتک دووم بیاره! مثل سگم هار نیست که پاچه اون عوضی و بگیره!
_جانگکوک
بلند شدم و نزدیک تهیونگ شدم.. فاصلمون خیلی کم بود خواستم حرفی بزنم که در با شدت باز شد..
_جیمین
من اومدم ولی میخام برم گفته باشم اینجا موندنم موقتیه!
_تهیونگ
با دیدن چهره مظلومش دستمو از دست جانگکوک کشیدم و سریع رفتم اتاقم..
_جیمین
عه اون آقا ساکته بود.. عجب تیپ جذابی داشت!چش شده بود؟
_جانگکوک
نمیتونی یکم آرومتر بیای؟
_جیمین
آبنباتمو گوشه لپم گزاشتم..نه.. رفتم سمتش و کیفم و پرت کردم یه گوشه و خودمو محکم روی مبل پشت سرش انداختم.. آخیش
_جانگکوک
انگار نه انگار که جلوت یه آدم کشتم!
_جیمین
کشتی که کشتی چیکار کنم؟جایزه میخوای؟ یه لیس به آبنباتم زدم و از دهنم دراوردم و جلوش گرفتم.. میخوری؟
_جانگکوک
برو اتاقت جلوی منم آفتابی نشو اتاقت طبقه بالا سمت راسته آخرین اتاق..
_جیمین
کیفمو برداشتم و آبنباتمو دادم دستش و سریع رفتم اتاقم..
_جانگکوک
فوقش دوبار کتک میخوره!
_تهیونگ
اون حیوون نیست کوک بفهم! اون تنش مثل اسب نیست که جلوی کتک دووم بیاره! مثل سگم هار نیست که پاچه اون عوضی و بگیره!
_جانگکوک
بلند شدم و نزدیک تهیونگ شدم.. فاصلمون خیلی کم بود خواستم حرفی بزنم که در با شدت باز شد..
_جیمین
من اومدم ولی میخام برم گفته باشم اینجا موندنم موقتیه!
_تهیونگ
با دیدن چهره مظلومش دستمو از دست جانگکوک کشیدم و سریع رفتم اتاقم..
_جیمین
عه اون آقا ساکته بود.. عجب تیپ جذابی داشت!چش شده بود؟
_جانگکوک
نمیتونی یکم آرومتر بیای؟
_جیمین
آبنباتمو گوشه لپم گزاشتم..نه.. رفتم سمتش و کیفم و پرت کردم یه گوشه و خودمو محکم روی مبل پشت سرش انداختم.. آخیش
_جانگکوک
انگار نه انگار که جلوت یه آدم کشتم!
_جیمین
کشتی که کشتی چیکار کنم؟جایزه میخوای؟ یه لیس به آبنباتم زدم و از دهنم دراوردم و جلوش گرفتم.. میخوری؟
_جانگکوک
برو اتاقت جلوی منم آفتابی نشو اتاقت طبقه بالا سمت راسته آخرین اتاق..
_جیمین
کیفمو برداشتم و آبنباتمو دادم دستش و سریع رفتم اتاقم..
۳.۱k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.