عشق مافیا P⁷
عشق مافیا P⁷
_خب تموم
•ممنون دعوتمون کردین تعظین کردنو رفتن
+خاست بره بالا ک کوک گف
_واستا بات کار دارم
+(توذهنش نکنه فهمیده ترسیدممممم خدایا خودت رحم کن) امم بله
_بیا اتاقم کارت دارمـ
+چشم راه افتاد پشت سر کوک رفتن داخل اتاق
_چرا ترسیدی
+ام خب چیزه
_بگو راخت باش
+قرار بود منو بهش بفروشن ینی چیزه بزار کامل بگم بابام باهاش قمار بست کل مالو اموللضو باخت هیچی نداشتیم هر روز ازش کتک میخوردم هنوزم جاش هست و اینکه یبار خود مرده بهم کفت چون با پسرش ازدواج نمیکنم کل اموالمونو بالا کشید تا اینکه مامانم دق کرد مرد منم ازش جدا شدم
_اوهوم دلیلی نداره بترسی منو حیمینو تهیونگ پیشتیم اوکی
+اوکی لبخند
_برو
+چشم اربا.. که کوک گفت
_بهم نگو ارباب
+خب چی بگم
_جونگ کوک یا کوک
+ممنون و رفت بیرون
+یهو دوباره اومد
_عاحح باز چته
+ببخشید گوشیمو خاستم بدم گوشیشو گذاشت روی میز و رفت بیرون
_هنوز ک هنوزه حرف گوش کنه لبخند
☆میخای با دختره چیکارکنیـ
_بهش نزدیک شمو ولس کنم
~چرا من بودم میگرفتمش کککک
_ همینه حالا هم شاید نظرم عوص شد
+پشت دره همه رو چوش داد
رفت داخلا تاقشو گفت
+منم اونو عاشق خودم میکنمش خوبه تا خودت باشی با من در نیووفتی
_عام ات
+بله
_میخوام باهات حرف بزنم
+بگو
_نشست روی تخت
_ات اون نفره ک روی پس زمینت بود شبیه من نیست
+اتفاقم کپی برابر اصل خودته
_میدونستی، مافیا شده بذای اینکهتورو پیدا کنه
+واقعااا خب کجاستتتت
_همینجاتوی اتاقه
+کسی جز منو تو اینجا نی... تووووو
_اوهوم سرشو نکون داد
+نمیتونم باور کنم باید بهم ثابت شه
_باشه دستشو زیر یقه لباس ات برد و گردنبندشو در اورد
_ اینو واسه سالگرد اشناییمون گرفتم بادته
+پرید بغلش
_خب ات خانم چطوره
+با دبدنت خیلی خوبم لبخند
☆ععررر چرا نبوسیدیش... فاخ لو رفتیم
_شمااینجایید کثافتااا
+عع ککک الذن این منو میبوسید تو میدییییدیییی
~فاخ
_احتمالن این تیکه کلام من نبود
☆عع رلس میچه ها
فرداش...
_خب تموم
•ممنون دعوتمون کردین تعظین کردنو رفتن
+خاست بره بالا ک کوک گف
_واستا بات کار دارم
+(توذهنش نکنه فهمیده ترسیدممممم خدایا خودت رحم کن) امم بله
_بیا اتاقم کارت دارمـ
+چشم راه افتاد پشت سر کوک رفتن داخل اتاق
_چرا ترسیدی
+ام خب چیزه
_بگو راخت باش
+قرار بود منو بهش بفروشن ینی چیزه بزار کامل بگم بابام باهاش قمار بست کل مالو اموللضو باخت هیچی نداشتیم هر روز ازش کتک میخوردم هنوزم جاش هست و اینکه یبار خود مرده بهم کفت چون با پسرش ازدواج نمیکنم کل اموالمونو بالا کشید تا اینکه مامانم دق کرد مرد منم ازش جدا شدم
_اوهوم دلیلی نداره بترسی منو حیمینو تهیونگ پیشتیم اوکی
+اوکی لبخند
_برو
+چشم اربا.. که کوک گفت
_بهم نگو ارباب
+خب چی بگم
_جونگ کوک یا کوک
+ممنون و رفت بیرون
+یهو دوباره اومد
_عاحح باز چته
+ببخشید گوشیمو خاستم بدم گوشیشو گذاشت روی میز و رفت بیرون
_هنوز ک هنوزه حرف گوش کنه لبخند
☆میخای با دختره چیکارکنیـ
_بهش نزدیک شمو ولس کنم
~چرا من بودم میگرفتمش کککک
_ همینه حالا هم شاید نظرم عوص شد
+پشت دره همه رو چوش داد
رفت داخلا تاقشو گفت
+منم اونو عاشق خودم میکنمش خوبه تا خودت باشی با من در نیووفتی
_عام ات
+بله
_میخوام باهات حرف بزنم
+بگو
_نشست روی تخت
_ات اون نفره ک روی پس زمینت بود شبیه من نیست
+اتفاقم کپی برابر اصل خودته
_میدونستی، مافیا شده بذای اینکهتورو پیدا کنه
+واقعااا خب کجاستتتت
_همینجاتوی اتاقه
+کسی جز منو تو اینجا نی... تووووو
_اوهوم سرشو نکون داد
+نمیتونم باور کنم باید بهم ثابت شه
_باشه دستشو زیر یقه لباس ات برد و گردنبندشو در اورد
_ اینو واسه سالگرد اشناییمون گرفتم بادته
+پرید بغلش
_خب ات خانم چطوره
+با دبدنت خیلی خوبم لبخند
☆ععررر چرا نبوسیدیش... فاخ لو رفتیم
_شمااینجایید کثافتااا
+عع ککک الذن این منو میبوسید تو میدییییدیییی
~فاخ
_احتمالن این تیکه کلام من نبود
☆عع رلس میچه ها
فرداش...
۳.۰k
۲۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.