دلم تنگ می شود گاهی

دلم تنگ می شود، گاهی
برای حرف های معمولی
برای حرف های ساده
برای «چه هوای خوبی!»
«دیشب چه خوردی؟»
برای ... و چه قدر خسته ام از«چرا؟»
از «چه گونه!»
خسته ام از سؤال های سخت، پاسخ های پیچیده
از کلمات سنگین
فکرهای عمیق
پیچ های تند
نشانه های با معنا، بی معنا
دلم تنگ می شود، گاهی
برای
یک «دوستت دارم» ساده
دو «فنجان قهوه ی داغ»
سه «روز» تعطیلی در زمستان
چهار «خنده ی » بلند
و
پنج «انگشت» دوست داشتنی



#مصطفی_مستور
دیدگاه ها (۹)

به به چه نسیمی، چه هوایی سرِ صبحبه به چه سرودِ دلگشایی سرِ ص...

گاهی بایدخودت را برداریو بیاندازی ته کوله پشتی اتو برای دوید...

تنها تو را ستودمآنسان ستودمتکه بدانند مردمانمحبوب منبه سان خ...

جمعه‌هاشرح دلم یک غزل کوتاه استکه ردیفش همه دلتنگ تــــوأم م...

گاهی آدم ها بیصدا از زندگی مان میروند... نه قهر میکنند، نه خ...

دروغ چرا، من هنوز هم پشتِ درِ پروفایل اینستاگرامت، تلگرامت و...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط