من پسری 16 ساله بودم
من پسری 16 ساله بودم
پر از عشق به دختر
پر از پیدا کردن یک مشوق
من پسری 15 ساله بودم
پر از ترس دوره جدید
پر از دوری سیگار
پر از پیدا کردن یک دوست
من پسری 14 ساله بودم
پر از یاد گرفتن اسم ماشین ها
پر از عشق به مادر
پر از دست بوسی پدر
من پسری 13 ساله بودم
پر از اذیت کردن دخترا
پر از شنیدن سر زنش
پر از سر پیچی
من پسری 12 ساله بودم
پر از ترس هیاهو
پر از عصبانیت
پر از حساسیت
من پسری 10 ساله بودم
پر از به محلی به دختران
پر از خریدن یک توپ 40 تیکه
پر از شناختن تیم ها
پر از اسم فوتبالیستا
من پسری 9 ساله بودم
پر از پرسه زدن
پر از جمع کردن کارت فوتبالیستا
پر از فرار از دعوای مادرم
من پسری 7 ساله بودم
پر از ترس از مدرسه
پر از ترس از ناظم
پر از درس
پر از دعوا سره دختره همسایه
من پسری 6 ساله بودم
پر از دست های شکلاتی
پر از ذوق گرفتن عیدی
پر از شکستن قلک
من پسری 4 ساله بودم
پر از گرفتن دستان مادرم
پر از عشق به خانوادم
پر از دلتنگی خانوادم
پر از تکیه به پدرم
من پسری 2 ساله بودم
پر از تلاش برای گفتن اولین کلمه
پر از تازه راه رفتن
پر از دیدن آدم ها
پر از جست جو
پر از ندانستن
من پسری 1 ساله بودم
پر از شنیدن قصه
پر از ناز
پر از توجه
حال من پسری 17 ساله هستم
پر از قدم زدنای شب
پر از حبس بغض
پر بدون دلگرمی پدر
پر از تو دود سیگار گم شدن
پر از دل سنگ
پر از ترس
پر از...
هنوز هم راضی نشده ای
بیا این جانم برای تو
تنها 17 سال سن دارایی من است
پر از عشق به دختر
پر از پیدا کردن یک مشوق
من پسری 15 ساله بودم
پر از ترس دوره جدید
پر از دوری سیگار
پر از پیدا کردن یک دوست
من پسری 14 ساله بودم
پر از یاد گرفتن اسم ماشین ها
پر از عشق به مادر
پر از دست بوسی پدر
من پسری 13 ساله بودم
پر از اذیت کردن دخترا
پر از شنیدن سر زنش
پر از سر پیچی
من پسری 12 ساله بودم
پر از ترس هیاهو
پر از عصبانیت
پر از حساسیت
من پسری 10 ساله بودم
پر از به محلی به دختران
پر از خریدن یک توپ 40 تیکه
پر از شناختن تیم ها
پر از اسم فوتبالیستا
من پسری 9 ساله بودم
پر از پرسه زدن
پر از جمع کردن کارت فوتبالیستا
پر از فرار از دعوای مادرم
من پسری 7 ساله بودم
پر از ترس از مدرسه
پر از ترس از ناظم
پر از درس
پر از دعوا سره دختره همسایه
من پسری 6 ساله بودم
پر از دست های شکلاتی
پر از ذوق گرفتن عیدی
پر از شکستن قلک
من پسری 4 ساله بودم
پر از گرفتن دستان مادرم
پر از عشق به خانوادم
پر از دلتنگی خانوادم
پر از تکیه به پدرم
من پسری 2 ساله بودم
پر از تلاش برای گفتن اولین کلمه
پر از تازه راه رفتن
پر از دیدن آدم ها
پر از جست جو
پر از ندانستن
من پسری 1 ساله بودم
پر از شنیدن قصه
پر از ناز
پر از توجه
حال من پسری 17 ساله هستم
پر از قدم زدنای شب
پر از حبس بغض
پر بدون دلگرمی پدر
پر از تو دود سیگار گم شدن
پر از دل سنگ
پر از ترس
پر از...
هنوز هم راضی نشده ای
بیا این جانم برای تو
تنها 17 سال سن دارایی من است
۳.۰k
۲۰ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.