پست اولمه حمایت کنید ❤️

تکپارتی جیمین
سلام من پارک ات هستم 24 سالمه و دو ساله با جیمین ازدواج کردم
سلام من پارک جیمین هستم 26 سالمه دو ساله با پارک ات ازدواج کردم
ویو ات
امروز خیلی خسته بودم برای همین نتونستم شام درست کنم خدا کنه جیمین عصبانی نشه
ویو جیمین
امروز خیلی خسته شدم ساعت رو نگاه کردم 9 بود ، سریع از شرکت اومدم بیرون سوار ماشین شدم و به سمت خونه راه افتادم
ویو ات
تو همین فکرا بودم که یهو در زدن جیمین بود وقتی درو باز کردم دیدم خیلی خسته است و گفت خیلی خسته ام غذا رو بیار
منم بهش گفتم امروز خیلی کار داشتم برای همین درست نکردم
یهو داد زد چییی چرا درست نکردی هااااا؟!
از دادش به خودم لرزیدم گفتم ب.. ببخشید نمی‌دونستم انقدر خسته ای
با داد بیشتر گفت اههههه! از دستت خسته شدم!
دیگه نتونستم تحمل کنم و گریه کردم و گفتم یبار برات شام درست نکردم اینجوری سرم داد میزنی و رفتم تو اتاق و در رو بستم
ویو جیمین
نباید اینجوری سرش داد میزدم رفتم بیرون و براش یه دسته گل و یه گردنبند طلا گرفتم و رفتم دم در اتاق بهش گفتم عشقم ببخشید نباید اون جوری سرت داد میزدم
هیچ صدایی نشنیدم
درو باز کن خواهش میکنم
و در باز شد
دیدم ات با چشای قرمز و اشکی جلومو
سریع بغلش کردم و گفتم فرشته من نباید سرت داد میزدم گریه اصلا بهت نمیاد برات یه سورپرایز دارم
گفت چی
گفتم بیا گل و یه هدیه کوچیک برای زندگیم
و گفت جیمین خیلی دوست دارم
گفتم منم
پایان
امیدوارم خوشتون اومده باشه حمایت کنید اگه بد شد ببخشید بار اولمه 🥰😘❤️