شما را نمی دانم
شما را نمی دانم
اما من نقاب های زیادی دارم…
نقاب «زنی خوشبخت»
در جمع فامیل
«زنی با رو بنده»
در مناسبت های مذهبی
«زنی روشنفکر»
در گالری ها
«زنی مرفه»
در بازارچه
«زنی متمدن»
زمانی که در کافه سیگار روشن می کنم
«زنی با رژلب قرمز»
در رویاهای ممنوعه
«زنی با کفش های پاشنه بلند»
شبی که به کنسرت می روم
و
…
فقط زمانی «خودم» هستم که
پشت درهای بسته
«تنها»
یا «داد» می زنم یا «زار»
اما من نقاب های زیادی دارم…
نقاب «زنی خوشبخت»
در جمع فامیل
«زنی با رو بنده»
در مناسبت های مذهبی
«زنی روشنفکر»
در گالری ها
«زنی مرفه»
در بازارچه
«زنی متمدن»
زمانی که در کافه سیگار روشن می کنم
«زنی با رژلب قرمز»
در رویاهای ممنوعه
«زنی با کفش های پاشنه بلند»
شبی که به کنسرت می روم
و
…
فقط زمانی «خودم» هستم که
پشت درهای بسته
«تنها»
یا «داد» می زنم یا «زار»
۹۷۷
۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.