کودکی ام نشسته بود روی سه چرخه
کودکیام نشسته بود روی سهچرخه
شیطنت میکرد
بوق میزد
دلخوش بودم به بودنش
یکهو حواسم پرت شد،
رکاب زد و دور شد...
آنقدر تند و سریع از من دور شد که
من به گرد پایش هم نرسیدم...
کاش کسی چرخهای سهچرخهاش را پنچر میکرد
کاش میایستاد تا کمی نفس تازه کند
کودکی که هیچگاه خسته نمیشود،
هیچگاه متوقف نمیشود...❤
شیطنت میکرد
بوق میزد
دلخوش بودم به بودنش
یکهو حواسم پرت شد،
رکاب زد و دور شد...
آنقدر تند و سریع از من دور شد که
من به گرد پایش هم نرسیدم...
کاش کسی چرخهای سهچرخهاش را پنچر میکرد
کاش میایستاد تا کمی نفس تازه کند
کودکی که هیچگاه خسته نمیشود،
هیچگاه متوقف نمیشود...❤
۳.۷k
۰۹ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.