مثل باغی سبز در یک روز بارانی قشنگی

* * *
مثل باغی سبز در یک روز بارانی قشنگی
مثل دریایی چه آرام و چه توفانی قشنگی

خنده های زیر لب، یا آن نگاه زیر چشمی،
شاید اصلا با همین حرکات پنهانی قشنگی

این پلنگ بی قرارت را به کرنش می‌کشانی
ماه مغرورم! خودت هم خوب می‌دانی قشنگی

تا که نزدیکت می‌آیم در همان حال مشوش
ـ که میان رفتن و ماندن پریشانی ـ قشنگی

روسری را طرح لبنانی ببندی یا نبندی،
زلف بر صورت بیفشانی، نیفشانی قشنگی

می‌نشینی دامن گلدار را می‌گسترانی
عین جامی نقره روی فرش کرمانی قشنگی

نه، ... فرشته نیستی، از گرمیت می‌سوزد آدم
پاره‌ای از آتشی، با اینکه شیطانی، قشنگی

دین من هر چند در دنیای چشمانت فنا شد
لااقل بر زهد بی‌رنگم تو پایانی قشنگی
قاسم_صرافان
دیدگاه ها (۱۰)

. . با آنکه دستهای تو در دور دستهاستدر من هنوز گرمی آن دستها...

* * * من تلخم و خراب... چه داری برای من؟ساقی، به جز شراب چه ...

🍃 حال آدمی را دارمکه می خواهد به همسر مرده اش تلفن کنداما نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط