ممنون، خدا خیرت دهد، من شر نمی خواهم برو
ممنون، خدا خیرت دهد، من شر نمیخواهم برو
دست از سرم بردار، دردسر نمیخواهم برو
ای قد و بالا مرمری، ای دلرباتر از پری
بیخود چرا دل می بری، دلبر نمیخواهم برو
مشتاقِ من را دیدن از کالسکه ات پایین نیا
من دختری در زیرِ باران تر نمیخواهم برو
زحمت نکش، عشوه نیا، ابرو برایم کج نکن
چاقویِ دسته دار یا خنجر نمیخواهم برو
سیب و انار آورده ای، انجیر بار آورده ای
ممنون ولی من میوه یِ نوبر نمیخواهم برو
گیرم که تو گنجینه ای؛ الماسی و زر، خب که چه؟
من بی نیازِ ثروتم، گوهر نمیخواهم برو
نه تو "ماتیلدا"یی نه من "پابلو نرودا"یِ توام
آغوشِ باز و چشمِ ناز و شر نمیخواهم برو
کمتر نشان کن در خیالاتت برایِ من نگین
بابا مگر زور است انگشتر نمیخواهم برو
هرچند داری نقشِ خود را خوب بازی میکنی
شرمنده یِ لطفِ تو، بازیگر نمیخواهم برو
لازم نکرده باز بنویسی : "سلام ای بهترین"
یک واژه هم از تو در این دفتر نمیخواهم برو
خندیدی و گفتی بداخلاقی نمی آید به تو
گفتم قبول اما تو را دیگر نمیخواهم برو
دست از سرم بردار، دردسر نمیخواهم برو
ای قد و بالا مرمری، ای دلرباتر از پری
بیخود چرا دل می بری، دلبر نمیخواهم برو
مشتاقِ من را دیدن از کالسکه ات پایین نیا
من دختری در زیرِ باران تر نمیخواهم برو
زحمت نکش، عشوه نیا، ابرو برایم کج نکن
چاقویِ دسته دار یا خنجر نمیخواهم برو
سیب و انار آورده ای، انجیر بار آورده ای
ممنون ولی من میوه یِ نوبر نمیخواهم برو
گیرم که تو گنجینه ای؛ الماسی و زر، خب که چه؟
من بی نیازِ ثروتم، گوهر نمیخواهم برو
نه تو "ماتیلدا"یی نه من "پابلو نرودا"یِ توام
آغوشِ باز و چشمِ ناز و شر نمیخواهم برو
کمتر نشان کن در خیالاتت برایِ من نگین
بابا مگر زور است انگشتر نمیخواهم برو
هرچند داری نقشِ خود را خوب بازی میکنی
شرمنده یِ لطفِ تو، بازیگر نمیخواهم برو
لازم نکرده باز بنویسی : "سلام ای بهترین"
یک واژه هم از تو در این دفتر نمیخواهم برو
خندیدی و گفتی بداخلاقی نمی آید به تو
گفتم قبول اما تو را دیگر نمیخواهم برو
۱.۱k
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.