آره داشتم میگفتم

آره ، داشتم میگفتم
دلتنگی خیلی وحشیه، مکان و زمان نمیشناسه
یهو وسط یه روز خوب یا یه روز شلوغ، وسط بلبشوی یه دعوا، موقع رد شدن از خیابون، تو پاساژ وسط خرید، تو صف نونوایی، وسط جشن فارغ التحصیلی، شب عید، میون شلوغی مترو، سر جلسه ی امتحان، حتی وسط وانفسای قیامت.. چنگ میزنه تو گلوت و تویی که مات و مبهوت تو چشاش نگا میکنی و خشکت میزنه. حتی به این فکر هم نمیکنی که این لامروت از کجا پیداش شد! فقط غرق میشی .. غرق میشی ...

چی میگفتم؟!
آره داشتم میگفتم ، دلتنگی خیلی وحشیه ...

👤 علیرضا مواساتی
دیدگاه ها (۳)

چقد همه چی بوی مرگ گرفته....

‏و پنج شنبه می آید که یادمان بیاورد کسی بودکه فکرش را نمی کر...

فردا که جمعه بیایدباز قرار است همه چیزهجوم بیاورد بر سر لحظه...

بدون تو چیا کشیدم من خوشی ولی خوشی ندیدم منتو اول مسیر خوشبخ...

ساکت بودیم، خیلی ساکت. آروم تر از همیشه.حس میکردم حتی نفس کش...

معشوقه دشمنP²⁰توی اتاقش نشسته بود و با گوشیش ور می‌رفت.روی م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط