محبوبم

محبوبم
به باز کردن دگمه ها قانع نباش
پیراهن
سرپوشی ست برای جای زخم
پوستم را کنار بزن
چیزهای زیادی پنهان است!

دنده ها
چون ردیفی از قفسه
مملو از کتاب های عاشقانه
که زیبایی زنی چون تو را نوشته اند

شش ها
چون دو بادکنک
انباشته از نفس های تو
که جا مانده اند از بوسه هات

و این قلب
که می تواند شمع باشد
شمعی خاموش
پوستم را کنار بزن
و با آتشی که در دستانت پنهان داری
قلب تاریک و فسرده ام را
روشن کن.

#حمید_جدیدی
دیدگاه ها (۶)

من سکوت:/

به از این چه شادمانی که تو جانی و جهانیچه غمست عاشقان را که ...

زیرِ نم نم هایِ باران بیشتر میخاهمتدر میانِ رقصِ گندمزار تر ...

ای چــــای! دمــــت گـــرم که دم آمده ایای صبح! چه خوش به جا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط