معرفی کتاب
#معرفی_کتاب
من و عجیب و غریب(رمان نوجوانان)
نویسنده:فروزنده خداجو
خلاصه:خواب آلود به حیاط رفتم حیاط پر از بوهای جورواجور بود بوی خرمالو٬باران٬خاک٬و لباس بچه...
هوارا بود کشیدم و بیشتر خوابم گرفت یکدفعه درخت خرمالو تکانی خورد و شاخه هایش به طرف من برگشتند مثل مادری که دست هایش را برای در آغوش گرفتنبچه اش باز کرده به طرفش رفتم بوی عجیب بیش تر شد گیج بودم چشمم به حلقه افتاد که داشت تغییر شکل میداد اما من دیگر از ان نمی ترسیدم حلقه کش امد باد کرد و بزرگ شد شاخه های درخت دست هایم را گرفتندو یکدفعه در هوا شناور شدم چشم هایم از خواب میسوخت به درخت خرمالونگاه کردم درخت در هاله ای از بخار رنگی فرو میرفت و مرا هم با خودش می برد.
من و عجیب و غریب(رمان نوجوانان)
نویسنده:فروزنده خداجو
خلاصه:خواب آلود به حیاط رفتم حیاط پر از بوهای جورواجور بود بوی خرمالو٬باران٬خاک٬و لباس بچه...
هوارا بود کشیدم و بیشتر خوابم گرفت یکدفعه درخت خرمالو تکانی خورد و شاخه هایش به طرف من برگشتند مثل مادری که دست هایش را برای در آغوش گرفتنبچه اش باز کرده به طرفش رفتم بوی عجیب بیش تر شد گیج بودم چشمم به حلقه افتاد که داشت تغییر شکل میداد اما من دیگر از ان نمی ترسیدم حلقه کش امد باد کرد و بزرگ شد شاخه های درخت دست هایم را گرفتندو یکدفعه در هوا شناور شدم چشم هایم از خواب میسوخت به درخت خرمالونگاه کردم درخت در هاله ای از بخار رنگی فرو میرفت و مرا هم با خودش می برد.
۱.۷k
۰۷ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.