P22
P22
( ا.ت )
داخل ماشین بودیم ک یهو ی ماشین با سرعت زد بهمون و سیاهی....
( جونگ کوک )
داخل امبولانس بودم و اشک میریختم
خیلی نگران ا.ت بودم
....
دکترا اومدن و گفتن ضربه خیلی بدی ب سرش خورده و فعلا بیهوشه
رفتم کنارشو دستاشو گرفتم و بوسیدم کنار تخت نشسته بودم ک همونجوری خوابم برد
( ا.ت )
با ی سر درد وحشتناکی چشمامو اروم باز کردم چ اتفاقی افتاده ؟ من چر ت بیمارستانم ؟ چر چشمای کوک خیسه و خوابیده ؟ اون تصادف...کی بود....
( جونگ کوک )
چشمامو باز کردم دیدم ا.ت پاشده سریع از جام پریدم گفتم : ا....ا.ت ت...ت خوبی ؟ حالت خوبه ؟ جاییت درد میکنه ؟ چر بهوش اومدی بیدارم نکردی ؟ ا...
ا.ت : هی کوک اروم باش الان خوبم نگران نباش فق سرم درد میکنه
بمون ب پریتار بگم ی قرص بهت بده سرت بهتر شه
( ا.ت )
قرص رو خوردم و از کوک پرسیدم : اون کی بود ؟ کی ب ماشینت زد ؟ ت خودت خوبی ؟
کوک : من خوبم....
اون کی بود ؟
کوک : ....
کوک با توهم
کوک : بهتره فعلا ندونی بعدا درموردش حرف میزنیم باشه ؟
اما...
کوک : لطفا بعدا
....
شرایط :
8 لایک
4 کامنت
( ا.ت )
داخل ماشین بودیم ک یهو ی ماشین با سرعت زد بهمون و سیاهی....
( جونگ کوک )
داخل امبولانس بودم و اشک میریختم
خیلی نگران ا.ت بودم
....
دکترا اومدن و گفتن ضربه خیلی بدی ب سرش خورده و فعلا بیهوشه
رفتم کنارشو دستاشو گرفتم و بوسیدم کنار تخت نشسته بودم ک همونجوری خوابم برد
( ا.ت )
با ی سر درد وحشتناکی چشمامو اروم باز کردم چ اتفاقی افتاده ؟ من چر ت بیمارستانم ؟ چر چشمای کوک خیسه و خوابیده ؟ اون تصادف...کی بود....
( جونگ کوک )
چشمامو باز کردم دیدم ا.ت پاشده سریع از جام پریدم گفتم : ا....ا.ت ت...ت خوبی ؟ حالت خوبه ؟ جاییت درد میکنه ؟ چر بهوش اومدی بیدارم نکردی ؟ ا...
ا.ت : هی کوک اروم باش الان خوبم نگران نباش فق سرم درد میکنه
بمون ب پریتار بگم ی قرص بهت بده سرت بهتر شه
( ا.ت )
قرص رو خوردم و از کوک پرسیدم : اون کی بود ؟ کی ب ماشینت زد ؟ ت خودت خوبی ؟
کوک : من خوبم....
اون کی بود ؟
کوک : ....
کوک با توهم
کوک : بهتره فعلا ندونی بعدا درموردش حرف میزنیم باشه ؟
اما...
کوک : لطفا بعدا
....
شرایط :
8 لایک
4 کامنت
۷.۲k
۳۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.