صبح روز دوشنبه بود ا/ت به طرف دانشگاه میرف که ماشین مرسدس
صبح روز دوشنبه بود ا/ت به طرف دانشگاه میرف که ماشین مرسدس بزنی کنارش نگه داشت شیشه رو داد پایین .
کوک:عام ات میخوای تا دانشگاه برسونمت
ا/ت:نه لازم نیست
کوک:بیخیال دیگه ات لج نکن
ا/ت:کوک گمشو دیگه بخاطر تو دیروز رفتم دفتر
کوک:باشه باشه فهمیدم اشتباه کردم باید میخوندم
راستش غضیه از این قرار بود که دیروز کوک به ات گفت که بهش تقلب برسونه ات هم از دلسوزی رسوند و اینجوری رفت دفتر.
ا.ت به دانشگاه رسید و رفت سر کلاس وقتی در رو باز کرد دید اوضاع کلاس خرابه اهمیتی نداد و رفت سرجاش نشست کوک هم در رو باز کرد و رفت کنار ا.ت نشست .ا.ت دست ب سینه نشسته بود اخم کرده بود ی نگاه ریزی ب کوک کرد و صورتش رو برگردوند یکی از بچه ها دفتر رو سمت کوک پرت کرد ا.ت تا دید زود دستش رو جلوی صورت کوک گرف تا نخوره بهش
کوک:با این جنتلمن بازیات منو تحریک میکنی بیبی
ا.ت:جنتلمن بازی چی گفتم گناه داری نباید ب دست بقیه زخمی شی باید ب دست خودم بمیری
کوک:معلومه هنوز روم غیرت داری
کوک دست ا.ت رو گرفت و ب سمت خودش کشید صورتشو نزدیک ا.ت کرد و بوسیدش
پایان پارت ۱
کوک:عام ات میخوای تا دانشگاه برسونمت
ا/ت:نه لازم نیست
کوک:بیخیال دیگه ات لج نکن
ا/ت:کوک گمشو دیگه بخاطر تو دیروز رفتم دفتر
کوک:باشه باشه فهمیدم اشتباه کردم باید میخوندم
راستش غضیه از این قرار بود که دیروز کوک به ات گفت که بهش تقلب برسونه ات هم از دلسوزی رسوند و اینجوری رفت دفتر.
ا.ت به دانشگاه رسید و رفت سر کلاس وقتی در رو باز کرد دید اوضاع کلاس خرابه اهمیتی نداد و رفت سرجاش نشست کوک هم در رو باز کرد و رفت کنار ا.ت نشست .ا.ت دست ب سینه نشسته بود اخم کرده بود ی نگاه ریزی ب کوک کرد و صورتش رو برگردوند یکی از بچه ها دفتر رو سمت کوک پرت کرد ا.ت تا دید زود دستش رو جلوی صورت کوک گرف تا نخوره بهش
کوک:با این جنتلمن بازیات منو تحریک میکنی بیبی
ا.ت:جنتلمن بازی چی گفتم گناه داری نباید ب دست بقیه زخمی شی باید ب دست خودم بمیری
کوک:معلومه هنوز روم غیرت داری
کوک دست ا.ت رو گرفت و ب سمت خودش کشید صورتشو نزدیک ا.ت کرد و بوسیدش
پایان پارت ۱
۲.۷k
۲۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.