تکپارتی اسمات درخواستی از جین
اسمات از جین
ا،ت ویو
جین بعد از ۳ روز بلاخره امروز میاد خونه ، چون یه کاری داشت و ۳ روز رفته بود پاریس
منتظرشم و کلی هم غذاهای مورد علاقشو درست کردم
تازه ۱ ساله باهم ازدواج کردیم
در : دینگ دینگ
وای جین اومد
رفتم و درو باز کردم
ا،ت : خوش اومدی عشقم
چیزی پشتش قایم کرده بود
جین : سلام نفسم
ا،ت : اون چیه ؟
دستشو از پشتش ورداشت و گرفت جلوم ، تو دستش یه دست گل بزرگ از گل مورد علاقم رز بود
جین : تقدیم با عشق
ا،ت : مرسی عشقم
گلو گرفتم و گذاشتم روی گلدون کنار میز عسلی ی مبل
اومد داخل و با دیدن غذاهای روی میز چشماش برق زد
جین : به به عجب غذاهایی ، ولی یچی کمه
ا،ت : چی
اومد و کمرمو گرفت و چسبوند به خودش و لب//اشو گذاشت رو ل//بام
منم همکاری کردم و بعد از چند مین که نفس کم آوردیم از هم جدا شدیم
جین : دلم تنگ شده بود
ا،ت : منم ، خب دیگه غذامونو بخوریم
سر میز نشستیم و شاممون رو خوردیم
جین : خیلی خوشمزه بود مرسی
ا،ت : نوش جونت
ظرفارو جمع کردم و شستم ، جین هم رفت و دوش گرفت و لباساشو عوض کرد
جین : بیا دیگههههه(داد)
ا،ت : باشه
همه ی کارام تموم شد و رفتم تو اتاق پیش جین ، اما نبود
یهو در از پشت بسته شدو جین دستاشو از پشت به کمرم حلقه کرد و بعد منو سمت خودش برگردوند و دوباره ل//باشو گذاشت رو ل//بام
منم همکاری میکردم ، ولی مثل همیشه کنترل بوسه دست جین بود
همینجوری که لبامو میبوسید داشت میرفت به سمت تخت ، بعد از چند قدم به عقب رفتن روی تخت افتادم و جینم روم خی//مه زد
ادامه در کامنتا 😊
ا،ت ویو
جین بعد از ۳ روز بلاخره امروز میاد خونه ، چون یه کاری داشت و ۳ روز رفته بود پاریس
منتظرشم و کلی هم غذاهای مورد علاقشو درست کردم
تازه ۱ ساله باهم ازدواج کردیم
در : دینگ دینگ
وای جین اومد
رفتم و درو باز کردم
ا،ت : خوش اومدی عشقم
چیزی پشتش قایم کرده بود
جین : سلام نفسم
ا،ت : اون چیه ؟
دستشو از پشتش ورداشت و گرفت جلوم ، تو دستش یه دست گل بزرگ از گل مورد علاقم رز بود
جین : تقدیم با عشق
ا،ت : مرسی عشقم
گلو گرفتم و گذاشتم روی گلدون کنار میز عسلی ی مبل
اومد داخل و با دیدن غذاهای روی میز چشماش برق زد
جین : به به عجب غذاهایی ، ولی یچی کمه
ا،ت : چی
اومد و کمرمو گرفت و چسبوند به خودش و لب//اشو گذاشت رو ل//بام
منم همکاری کردم و بعد از چند مین که نفس کم آوردیم از هم جدا شدیم
جین : دلم تنگ شده بود
ا،ت : منم ، خب دیگه غذامونو بخوریم
سر میز نشستیم و شاممون رو خوردیم
جین : خیلی خوشمزه بود مرسی
ا،ت : نوش جونت
ظرفارو جمع کردم و شستم ، جین هم رفت و دوش گرفت و لباساشو عوض کرد
جین : بیا دیگههههه(داد)
ا،ت : باشه
همه ی کارام تموم شد و رفتم تو اتاق پیش جین ، اما نبود
یهو در از پشت بسته شدو جین دستاشو از پشت به کمرم حلقه کرد و بعد منو سمت خودش برگردوند و دوباره ل//باشو گذاشت رو ل//بام
منم همکاری میکردم ، ولی مثل همیشه کنترل بوسه دست جین بود
همینجوری که لبامو میبوسید داشت میرفت به سمت تخت ، بعد از چند قدم به عقب رفتن روی تخت افتادم و جینم روم خی//مه زد
ادامه در کامنتا 😊
- ۳۱.۸k
- ۱۵ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط