م روم خست و افسرد و زار

..
.

مے روم خستہ و افسردہ و زار
سوے منزلگہ ویرانهٔ خویش

بہ خدا مے برم از شهر شما
دل شوریدہ و دیوانهٔ خویش

مے برم تا ڪہ در آن نقطهٔ دور
شستشویش دهم از رنگ گناہ

شستشویش دهم از لڪهٔ عشق
زین همہ خواهش بیجا و تباہ

مے برم تا ز تو دورش سازم
ز تو ، اے جلوهٔ امید محال ...
.. مے برم زندہ بگورش سازم
تا از این پس نڪند یاد وصال

نالہ مے لرزد ، مے رقصد اشڪ
آہ ، بگذار ڪہ بگریزم من

از تو ، اے چشمهٔ جوشان گناہ
شاید آن بہ ڪہ بپرهیزم من

بہ خدا غنچهٔ شادے بودم
دست عشق آمد و از شاخم چید

شعلهٔ آہ شدم صد افسوس
ڪہ لبم باز بر آن لب نرسید

عاقبت بند سفر پایم بست
مے روم ، خندہ بہ لب ، خونین دل

مے روم از دل من دست بدار
اے امید عبث بے حاصل
#فروغ_فرخزاد
دیدگاه ها (۱)

....از من رمیده ای و من ساده دل هنوزبی مهری و جفای تو باور ن...

....و اینجای داستانآن که برای تو می میردمنم#پابلو_نروداترجمه...

.....مرا دوست بداربسان گذر از یک سمت خیابان به سمتی دیگراول ...

دیگر نمی توانم پنهانت کنم!از درخشش نوشته هایم می فهمند،برای ...

.دکلمه شعر فروغ با صدای زیبای حمیرا می روم خسته و افسرده و ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط