موهام لَخت بود ...
موهام لَخت بود ...
صافِ صاف !
ولی تو همیشه ازشون متنفر بودی ، میگفتی حالتو به هم میزنه
میگفتی موی فر دوست داری
راستش اونموقع دیگه برام اهمیت نداشت که چه قدر به موهای صافم علاقه دارم
فقط یه دراکولای اخمو تو ذهنم بود . یکی که حتی اسمش بهم نیرو میداد ...
راستش این نیرو عجیب مستم می کرد :) دوستش داشتم !
واسه همین رفتم موهام رو فر کردم ، گفته بودی از موی مشکی بدت میاد
بلوند کردم
حالا من با موی فر بِلوند بی شباهت به من قبلی ولی عاشق تر جلوی آینه از ظاهرم لذت می بردم ...
دوست داشتم شب که میای همه چیز رویایی باشه ، فضای خونه رو رمانتیک کردم و منتظرت شدم ...
در و که باز کردی بوی عطر سردت همه جا پراکنده شد ،
با تموم وجودم بلعیدمش !
لامپ که روشن شد بی اینکه بخوای به سمتم اومدی
دستی روی موهام کشیدی و سرتو فرو کردی توی گودی گردنم ؛ داشتم از این نزدیکی لذت میبردم که خیلی آروم گفتی : لعنتی تو هیچوقت اون نمیشی :(
😔
صافِ صاف !
ولی تو همیشه ازشون متنفر بودی ، میگفتی حالتو به هم میزنه
میگفتی موی فر دوست داری
راستش اونموقع دیگه برام اهمیت نداشت که چه قدر به موهای صافم علاقه دارم
فقط یه دراکولای اخمو تو ذهنم بود . یکی که حتی اسمش بهم نیرو میداد ...
راستش این نیرو عجیب مستم می کرد :) دوستش داشتم !
واسه همین رفتم موهام رو فر کردم ، گفته بودی از موی مشکی بدت میاد
بلوند کردم
حالا من با موی فر بِلوند بی شباهت به من قبلی ولی عاشق تر جلوی آینه از ظاهرم لذت می بردم ...
دوست داشتم شب که میای همه چیز رویایی باشه ، فضای خونه رو رمانتیک کردم و منتظرت شدم ...
در و که باز کردی بوی عطر سردت همه جا پراکنده شد ،
با تموم وجودم بلعیدمش !
لامپ که روشن شد بی اینکه بخوای به سمتم اومدی
دستی روی موهام کشیدی و سرتو فرو کردی توی گودی گردنم ؛ داشتم از این نزدیکی لذت میبردم که خیلی آروم گفتی : لعنتی تو هیچوقت اون نمیشی :(
😔
۴.۶k
۲۶ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.