دیدار دوباره

-دیدار دوباره-
-۱۵-ویو شب
لونا و سانزو آماده شدن و از خونه زدن بیرون
لونا:خب الان باید بریم تو کوچه پس کوچه ها تا کسی مارو نبینه بعد من پرتال و باز میکنم
سانزو:باشه
بعد رفتیم توی کوچه پس کوچه ها
جایی که پرنده پر نمیزد
لونا:خب..سانزو باید ی چیز دیگه هم بگم
سانزو:بگو
لونا:ببین من اونجا خیلی معروفم و اگه کسی منو ببینه فورا میاد سمتم برای همین من تورو ی عروسک میکنم و میبرمت اونجا
سانزو:باشه
لونا:هنوزم میخوای بیای؟
سانزو:چند بار میپرسی؟آره هنوزم میخوام بیام
لونا:باشه
بعد لونا ی ورد خوند و سانزو تبدیل ی ی عروسک شد
لونا با ی حرکت ی پرتال خیییلیییی بزرگ درست کرد و واردش شد
وقتی وارد با اون صحنه مواجه شد...

بالاخره نویسنده گشادی را کنار گذاشته😂🤌🏻
دیدگاه ها (۱۰)

حالش خوبه نگران نباشید به ارزوش رسیده

چرا خندیدم با این ویدیو؟😂😂راستی بچه ها من خوندم دازای تو انی...

فیک دارک کینگ -۵- *از زبان اوسامو ، تو مدرسه زنگ تفریح دوم*ت...

نیازمند ی همچین روحی:

سناریو سانزو

نام فیک: عشق/نفرتPart: 10هایجین به اتاق نگاه کرد و با خودش گ...

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۲۳+اون تومیوکا گیو بود😀تموم شد. ف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط