از اونجایی که هوا داره گرم میشه لباسای تابستونیم رو برداش

از اونجایی که هوا داره گرم میشه لباسای تابستونیم رو برداشتم و در چمدونم رو هم بستم خودمم رفتم دوش گرفتم و اماده شدم و زنگ زدم لارییس
+الو لاری
&الو جانم
+کوجی؟
&تونه کوک
+وای من یادم رف بلبط هارو از کوک بگیرم.
&اوکی بیا اینجا
+باش
قطع کردمو
سوییچ ماشینم رو برداشتم به سمت خونه کوک رفتم
وقتی رسیدم
+سلامم
_سلام خوشگلم
با این حرفش ت خودم موندم
+سلام
ته:های ا.تی
+خوبی تووو
ته:تو بهتری؟
&ا.ت چی براشتی با خودت
+لباس
&قانع کننده بود
+اهومم خب کوک کوش؟
ته:بالا
رفتم بالا تو اتاق کوک
_ا.ت میشه حرف بزنبم
+بزنیم
_ببین ا.ت بابت اون شب عذر مبخوام زیادی مست بووم
+خب؟
_الان بخشیدیم؟
+خودت چی فکر میکنی
یهو بغلم کرد و یه بوس گرمی روی لبام گذاشت
+بلیط ام رو بهم بده
_بیا
رفتیم پایین
&بریم؟
+بریم
ته:صب کن تاکسی بگم بیاد
+اوکی
ته زنگ زد تاکسی و اومد باهم به سمت فرودگاه رفتیم