مدتهاست نخندیدهام

مدّت‌هاست نخندیده‌ام
مدّت‌هاست
روی شادی را ندیده‌ام
با آن انگشتان باریک
و موهای طلایی
قدّ و قوارۀ شادی چقدر بود؟!
خانه‌ام اندازه ی او بود آن‌روزها... :")


●๑❤ بہ وقتـ عاشقـ♡ـی ❤ ๑●
دیدگاه ها (۱)

تـــواگر نبودیشـــعر هم نبودو من زنی معمـولی بودم حالا که هس...

من از تو راه برگشتی ندارمبه سمت تو سرازیرم همیشه... :")●๑❤ ...

هوا که سرد می شهآدم باید بره بغل کسی که دوسش داره تا گرم شهو...

آرام دوستت خواهم داشتطوری که حتی خودتاز این عشقبویی نبری ......

part4: _میاصدای فریاد دختری ۱۷ ساله توجهش را جلب کرد ، برگشت...

ازمایشگاه سرد

ازمایشگاه سرد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط