زمستان مردگان
زمستان مردگان
پارت ۲ فصل ۱
دلم میخواست به درون قبر بپرم و به او بپیوندم.
انگار این راه بهتری از مسیر تاریک و صعبالعبور و پر پیچ و خم پیش رویم بود.
وقتی در لبه گوداال ایستاده بودم صدای قدم های را از پشت سرم شنیدم و برگشتم و وکیل مادرم ، اقای بنتلی را دیدم که به همراه مردی بلند قد، با ابهت و خوش تیپ به سمت من میامد. البته به وقت تشییع جنازه متوجهش شده بودم و به این فکر کرده بودم که او چه کسی است؟
صورتش دراز و رنگ پریده اما بینی خوش فرمی داشت. گویی چهره اش برای ژست جدی و غم انگیز فعلی اش ساخته شده بود.
بنتلی.مایکل ایشون اقای جروود هستند.
ان مرد ۰ لبه ی کلاهش را لمس کرد و گفت.جناب واینر ممکنه
یه
صحبت کوتاه باهم داشته باشیم?
بنتلی مارا تنها گذاشت وقتی عقب عقب راه میرفت قبل از انکه به نزد همسرش که در فاصلهی محترمانه ایستاده بود بازگردد پایش به سنگ قبر ی گرفت سندکدری خورد.
وقتی دوباره به جروود نگاه کردم فکر کردم در نظر اشنا میاید.
درحالی که هق هق هایم را قورت میدادم و با عجله اشگ های روی گونه ام را پاک میکردم و گفتم. ببخشید قربان ما همدیگر را میشناسیم،:?
لایک کن
پارت ۲ فصل ۱
دلم میخواست به درون قبر بپرم و به او بپیوندم.
انگار این راه بهتری از مسیر تاریک و صعبالعبور و پر پیچ و خم پیش رویم بود.
وقتی در لبه گوداال ایستاده بودم صدای قدم های را از پشت سرم شنیدم و برگشتم و وکیل مادرم ، اقای بنتلی را دیدم که به همراه مردی بلند قد، با ابهت و خوش تیپ به سمت من میامد. البته به وقت تشییع جنازه متوجهش شده بودم و به این فکر کرده بودم که او چه کسی است؟
صورتش دراز و رنگ پریده اما بینی خوش فرمی داشت. گویی چهره اش برای ژست جدی و غم انگیز فعلی اش ساخته شده بود.
بنتلی.مایکل ایشون اقای جروود هستند.
ان مرد ۰ لبه ی کلاهش را لمس کرد و گفت.جناب واینر ممکنه
یه
صحبت کوتاه باهم داشته باشیم?
بنتلی مارا تنها گذاشت وقتی عقب عقب راه میرفت قبل از انکه به نزد همسرش که در فاصلهی محترمانه ایستاده بود بازگردد پایش به سنگ قبر ی گرفت سندکدری خورد.
وقتی دوباره به جروود نگاه کردم فکر کردم در نظر اشنا میاید.
درحالی که هق هق هایم را قورت میدادم و با عجله اشگ های روی گونه ام را پاک میکردم و گفتم. ببخشید قربان ما همدیگر را میشناسیم،:?
لایک کن
۴۷۵
۱۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.