آن که رخسار تو را این همه زیبا می کرد
آن که رخسار تو را این همه زیبا می کرد
کاش فکر دل سو دا زدۀ ما می کرد
آن که می داد تو را حسن و نمی داد وفا
کاشکی فکر من عاشق و شیدا می کرد
یا نمی داد تو را اینهمه بیداد گری
یا مرا در غم عشق تو شکیبا می کرد
کاشکی گم شده بود این دل دیوانۀ من
پیش از آن روز که گیسوی تو پیدا می کرد
ای که با سوختنم با دل من ساخته ای
کاش یک شب دلت اندیشۀ فردا می کرد
کاش می بود به فکر دل دیوانۀ من
آنکه خلق پری از آدم و حوا می کرد
کاش در خواب شبی روی تو می دید
بو سه ای از لب لعل تو تمنا می کرد
عماد خراسانی
کاش فکر دل سو دا زدۀ ما می کرد
آن که می داد تو را حسن و نمی داد وفا
کاشکی فکر من عاشق و شیدا می کرد
یا نمی داد تو را اینهمه بیداد گری
یا مرا در غم عشق تو شکیبا می کرد
کاشکی گم شده بود این دل دیوانۀ من
پیش از آن روز که گیسوی تو پیدا می کرد
ای که با سوختنم با دل من ساخته ای
کاش یک شب دلت اندیشۀ فردا می کرد
کاش می بود به فکر دل دیوانۀ من
آنکه خلق پری از آدم و حوا می کرد
کاش در خواب شبی روی تو می دید
بو سه ای از لب لعل تو تمنا می کرد
عماد خراسانی
۴.۶k
۲۱ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.