که دیدم دستی روی شونم گذاشته شد اشکامو پاک کردم رومو کردم

که دیدم دستی روی شونم گذاشته شد اشکامو پاک کردم رومو کردم اونور که دیدم جیمینه
+عاا جیمین
وی‌و جیمین
-رزی بلند شد رفت احساس کردم بغض کرده اون اون مثله منه جلوی بقیه گریه نمیکنه رفتم دنبالش که دیدم تو بالکنه معلومه داره گریه میکنه رفتم دستمو گذاشتم روی شونش که اشکاشو پاک کرد و برگشت که با دوتا تیله ی لرزون مواجه شدم هنوز رد اشک روی صورتش بود یهو محکم بغلش کردم
+چ..چیکار میکنی
-ازش جدا شد چهیونگ من دیدم گریه میکردی
+زد زیر گریه ...دیگه تحمل ندارم جیمین از همون بچگی من بدبخت بودم(عه دخترم) کسیو نداشتم که نگهم داره من فقط شونزده سالم بود اونقدر سن نداشتم که پدر و مادرم رو کشتن یا وقتیایی که توی مدرسه برام قلدری میشد
-چهیونگ م..من درکت میکنم خب گریه کن تا خالی بشی کسی جلوتو نمیگیره ولی نباید با اینکارا خودت رو نابود کنی ادما تا وقتی که میتونن باید برای زنده موندن تلاش کنن
+باشه باشه دیگه گریه نمیکنم ....
-افرین(اشکاشو پاک کرد)
&اوو جیمین اینجا...رزی گریه کردی(رفت سمتش)
+نه نه خوبم بخاطر سردرده
-من میرم خوابم میاد
+ممنونم ....
-خواهش شب بخیر
+&شب بخیر
ویو صبح
+صبح بلند شدم و یه شرتک و تاب پوشیدم هنوز توی خواب بودم پس یه بار دیگه اب زدم به صورتم و رفتم پایین که دیدم چندین تا چشم اندازه تلبکی نگام میکنه
+ها؟!
ویو جیمین
-رفتیم سر میز که رزی با یه لباس کوتاه اومد پایین نمیدونم چرا انگار داغ کردم و عصبی شدم گفتم
-رزیا لباست
&اوو نیکی انگار یکی اینجا غیرتی شده(اروم تو گوشش)
¥ها ارع والا(توی گوش لیسا)
&اوو سکسی گرل وارد شد دست بزنید ...(تو کامنتا بنویسید لیسای منحرف 😈🤣)
+بی تربیتا چشماتونو درویش کنید
¢رزی برو لباستو عوض کن
+باشه بابا خوردینم
+عوض کرد و اومد
&ا....
دیدگاه ها (۵)

بگید بیبی گرلام

اینکه تو خون اشامی×ت..تو-کوکی تو چرا واقعا بهم نگفتی×ببخشید ...

که دیدم جین تو ماشینه خواهرشم پیششون +جیناااا خیلی خوشحالم ک...

داشتیم کارامونو میکردیم که ته صدام کرد رومو کردم طرفش دیدم د...

{مافیای من}{پارت ۱۰}باشه عشقم بخواب کوک ویو همین طور مونده ب...

نام فیک:عشق مخفیPart: 21ویو جیمین*ات. خب شرطت چیه؟رفتم نزدیک...

پارت ۱۳ویو نامجون:سریع رفتم بیرون و دیدم مردم دور یه نفر علق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط