ورود کاروان اسرای کربلا به مدینه

اَلسلامُ عَلی الحُسین وَعَلی علی بن الحُسین
وَعَلی اُولاد الـحسین وعَلی اَصحاب الحُسین الذين بذلو مهجهم دون الحسين عليه السلام

فضای مدینه قبل و بعد از ورود اسرا

بـعد از برپایی مراسم اربعین حسین علیه السّلام در کربلا،کاروان پیام خون شهیدان ، راهـی «مدینه» شد.

و هیچ‌کس از اهـل آنـجـا دقیقاً نمی‌دانست که در کربلا چه اتفاقی افتاده است. چه‌بسا کسانی که انـتظار ورود موکب حسینی را می‌کشیدند و اگر هم از وقایع کربلا و بعد از آن آگـاهـی داشـتـنـد نمی‌خواستند بـاور کـنند، مسلمه با توجه به روحیه مردم مدینه و دل‌بستگی آنـان بـه خـانـدان طهارت با وجود آنکه ابن زیاد خبر شهادت امام حسین (ع) و یـارانـش را بـه مـدیـنـه اطـلاع داده بـود، کـارگـزاران یـزید، موضوع را مخفی نگه‌داشته بودند. امام سجاد علیه السلام خوب می‌دانست که چه باید بکند. او می‌دانست کـه صلاح نیست بدون اطلاع قبلی، وارد مدینه شود. او می‌خواست پیام خون شهیدان مانند انفجاری عظیم و به ناگاه، همه‌چیز را زیر و رو کند، لذا امام عليه السلام دستور فرمود تـا «بـشیر بن جذلم» ـ که مردی شاعرپیشه بود ـ وارد مدینه شود و خبر شهادت حسین علیه السلام را به مردم مدینه برساند.

و چه خوب شخصی را برای این رسالت انتخاب کرد، «بشیر» بر اسب‌سوار شد و به سرعت وارد شهر شد و مردم را برای شنیدن خبری جدید به مسجد دعوت نمود و یکسره به طرف مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفت. مردم زیادی در آنجا اجتماع کرده بودند.

«بشیر» شروع به گریه کرد و با صدای بلند با خواندن شعر، خبر شهادت امام حسین علیه السلام را به مردم رسانید.[۱]

او به‌گونه‌ای کلمات را ادا می‌کرد که گویی تمام کلمات او مانند پتکی سنگین بر مغز مـردم مدینه با نیرویی هرچه تمام‌تر، می‌کوبد. او حرف‌هایی می‌زد که هیچ‌کس انتظارش را نمی‌کشید. هـمه غافلگیر شده بودند، بعضی فکر می‌کردند که خواب می‌بینند و دچار کابوسی وحشتناک شده‌اند، نکند این مرد دیوانه شده باشد!

مـگـر بـشـیـر چـه می‌گفت که تا این حد مردم را ناراحت کرده بود و همه مات و مبهوت شده بودند؟! او می‌گفت:

یا اَهْلَ یثْرِبَ! لا مقامَ لَکُمْ بِه
قُتِلَ الْحُسَینُ فَادْمُعی مِدْر ارُ
اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلا ءِ مُضَرَّجٌ
وَالرَّاءسُ مِنْهُ عَلَی الْقن اهِ ید ارُ
یـعـنی: «ای اهل مدینه! دیگر برایتان در مدینه جای ماندن نیست؛ زیرا حسین علیه السلام کشته شد (و به همین مناسبت) اشک چشم من چنان باران فرو می‌ریزد».
«بدنش در کربلا آغشته به خون است و سر (مقدس) او را بالای نیزه‌ها (شهر به شهر) می‌گردانند».
دیدگاه ها (۰)

تفسیر قرآن

احکام

احکام

احکام

معرفت به مقام اهل بیت علیهم السلامبدون تردید امّ البنین علیه...

💠فرزندانم به فدای حسین علیه‏السلام🔅ام‏البنین بَشیر را دید که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط