سناریو فیک الستور و ات (پارت6)

ببخشید خیلی طول کشید 😂
راستش گشادیم میومد🙃

ات:اون لحظه نفهمیدم داشتم چیکار میکردم فقط میدونم داشتم با بیشترین سرعت میرفتم اتاقش تا..... تا جلوشو بگیرم. نه، نه نباید بره، نمیزارم بره.
محکم در زدم و در باز شد، با سرعت رفتم تو و.....
ات: تو فکر کردی داری چیکار میکنی ها، اول من رو به خودت وابسته کن بعد بزار برو. راحته نه، هر کاری میخوای بکن بعد...
الستور: باشه، باشه نمیرم، اگه.... اگه تو بخوای.....
ات:میخوامت.
الستور: محکم بغلش کردم، خیلی محکم... کاش تا ابد همونجوری میموندیم
ات: دیوونه، خیلی ترسیدم، إه الستور باید بری پایین و بهشون بگی نمیری، همه خیلی ترسیدن
الستور:ولشون کن.....
ات:نه، نه، عمرا همین الان بدو بدو بریم
الستور:ولی...
ات: ولی و اما نداریم زود باش
الستور:باوشه....

برای پارت بعد 400 تا ویو 💟
عاشقتونم لایک و فالو فراموش نشه 💕
دیدگاه ها (۶)

گوجووووو

بچه ها کمک کنید زیاد شیم

کاسپلی دازای

اوشی نو کو

پارت ۲۷ویو ات اون عوضی منو به یه صندلی بست انقدر محکم منو با...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۹

پارت ۹آنچه گذشت: آماده شودم برم شرکت که یهو.....یادم امد اتو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط