یکی از جانبازان شیمیایی تعریف میکرد وقتی از جبهه برا مرخص

یکی از جانبازان شیمیایی تعریف میکرد وقتی از جبهه برا مرخصی برگشتم راننده تاکسی از من کرایه دو برابر گرفت چون لباسهام خاکی بود و پول کارواش رو هم ازم گرفت.
یک روز هم داخل تاکسی تو اتوبان بخاطر بیماری شیمیایم حالت تهوع داشتم راننده نگه داشت تا کنار اتوبان استفراغ کنم و وقتی برگشتم راننده حرکت کرد و گفت ماشینم کثیف نشه موندم کنار اتوبان...
وقتی برا درمان رفتم ایتالیا تو بیمارستان شهر رم بستری بودم فامیل پرستار مالدینی بود اولش فکر کردم تشابه اسمی هست ولی بعد که پرسیدم فهمیدم واقعا خواهر پایولو مالدینی فوتبالیست اسطوره ای ایتالیاست...
ازش خواستم که یه عکس یادگاری از برادرش بهم بده و اون قول داد که فردا صبح میده ولی صبح که از خواب بیدار شدم دیدم پایولو مالدینی با یه دسته گل دو ساعتی میشد بالا سرم نشسته و بیدارم نکرده بود تا خودم بیدار شم ...
شب خواهرش بهش زنگ زده بود و گفته بود که یک جانباز ایرانی عکس یادگاری از تو میخواد و اون مسیر ششصد کیلومتری میلان تا رم رو شبانه اومده بود تا یه عکس یادگاری واقعی با یه جانباز کشور بیگانه بندازه و از اون تجلیل کنه ...
#فردوس_برین
دیدگاه ها (۱۱)

قطع_روابط ایران و فرانسه در زمان رضا خان در آذرماه 1315 یکی ...

چطوری سرفه های پشت سرهم رو قطع کنیم؟ هنگام سرفه های پشت سرهم...

قابیل صدای خون برادرت از اعماق زمین من می رسد. کیست که به خو...

بازیگران معروف هالیوود در کودکی لئوناردو دیکاپریو،مارگو راب...

جوجه تیغی عصبانی من

چشمام تازه گرم شده بود که با لرزش گوشی بیدار شدم.« سفر بخیر....

تکپارتی یونگی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط