سناریو
سناریو:
وقتی دخترشی و میفهمه سرطان داری
نامجون: نه... این امکان نداره (با گریه)
جین: *تا میتونه باهات مهربون رفتار میکنه و برات غذا درست میکنه*
شوگا: *باهات وقت میگذرونه*
جیهوپ: *موقعی که این خبر رو بهش میدی بیهوش میشه*
جیمین: چی داری باهام شوخی میکنی؟
(با بغض)
تهیونگ: من...من نمیتونم تو رو از دست بدم (با گریه)
جونگکوک: *بغلت میکنه* متاسفم من نتونستم به خوبی ازت مراقبت کنم
#سناریو
وقتی دخترشی و میفهمه سرطان داری
نامجون: نه... این امکان نداره (با گریه)
جین: *تا میتونه باهات مهربون رفتار میکنه و برات غذا درست میکنه*
شوگا: *باهات وقت میگذرونه*
جیهوپ: *موقعی که این خبر رو بهش میدی بیهوش میشه*
جیمین: چی داری باهام شوخی میکنی؟
(با بغض)
تهیونگ: من...من نمیتونم تو رو از دست بدم (با گریه)
جونگکوک: *بغلت میکنه* متاسفم من نتونستم به خوبی ازت مراقبت کنم
#سناریو
- ۸.۸k
- ۱۳ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط