Life for love
Life for love
پارت 14
انا ویو
اوفففف یک پسر خوشگل داره میاد این طرف یعنی بخت و اقبال عاشقانه ام قراره روشن بشه؟! هعی امیدوارم بشه مخش رو زد بابا مردم از سینگلی حالا هم من یک بار پز دوست پسر داشتنم رو به همکارام بدم مگه چی میشه!! یک نگاه به میرا انداختم که داشت با اخم بهم نکاه می کرد شت یعنی فهمید؟ ههه دوست پسر کنسله عمرا اگه وا بده ( اخمو )
میرا : هوی انا منو نگا
انا : بلهههه ؟؟
میرا : دست از پا خطا کنی میدمت دست عمه ژوزفی هااا گفته باشم نگی نگفتی!
انا : چییی؟ خیلی کثافتی چرا نمیزاری منم ی پسر پیدا کنم برای خودم ؟
میرا : من مشکلی با تو رابطه رفتنت ندارم فقط دلم نمی خواد گیر یکی مثل اون پست فطرت بیوفتی که اگه دو دقیقه دیرتر می رسیدم بهت ت.ج.ا.و.ز می کرد.
انا : یادم ننداز اون پسره مادر کوسه رو فقط بخاطر پولم منو می خواست وقتی هم که خرش از پل گذشت می خواست بی ابروم کنه.
میرا : پس بشه درس عبرتی که به هر پسری انقدر زود اعتماد نکنی.
انا : ولی از الان بدون اگه پسر خوبی از اب دربیاد دیگه باید دهنت عادت کنه بهش بگی شوهر خواهر
میرا : باشه اگه تونستی عمه ژوزفی رو راضی کنی چشم عزیزم چرا که نه
میرا ویو
( علامت پسره * این همون پسره پارت قبله )
* سلام خانما! دوتا فرشته اونم تنها تو همچین جایی؟ میشه افتخار همراهیه یکی از این دو فرشته بدون بال رو داشته باشم؟؟
انا : ال....
میرا : نه ، اصلا نمیشه حالا هم شرت رو کم کن من پسرایی از امثال تورو زیاد دیدم و علاقه ای هم به معاشرت باهاشون نداشتم و ندارم پس برو رد کارت مزاحم نشو ( جدی ، اخم )
پارت 14
انا ویو
اوفففف یک پسر خوشگل داره میاد این طرف یعنی بخت و اقبال عاشقانه ام قراره روشن بشه؟! هعی امیدوارم بشه مخش رو زد بابا مردم از سینگلی حالا هم من یک بار پز دوست پسر داشتنم رو به همکارام بدم مگه چی میشه!! یک نگاه به میرا انداختم که داشت با اخم بهم نکاه می کرد شت یعنی فهمید؟ ههه دوست پسر کنسله عمرا اگه وا بده ( اخمو )
میرا : هوی انا منو نگا
انا : بلهههه ؟؟
میرا : دست از پا خطا کنی میدمت دست عمه ژوزفی هااا گفته باشم نگی نگفتی!
انا : چییی؟ خیلی کثافتی چرا نمیزاری منم ی پسر پیدا کنم برای خودم ؟
میرا : من مشکلی با تو رابطه رفتنت ندارم فقط دلم نمی خواد گیر یکی مثل اون پست فطرت بیوفتی که اگه دو دقیقه دیرتر می رسیدم بهت ت.ج.ا.و.ز می کرد.
انا : یادم ننداز اون پسره مادر کوسه رو فقط بخاطر پولم منو می خواست وقتی هم که خرش از پل گذشت می خواست بی ابروم کنه.
میرا : پس بشه درس عبرتی که به هر پسری انقدر زود اعتماد نکنی.
انا : ولی از الان بدون اگه پسر خوبی از اب دربیاد دیگه باید دهنت عادت کنه بهش بگی شوهر خواهر
میرا : باشه اگه تونستی عمه ژوزفی رو راضی کنی چشم عزیزم چرا که نه
میرا ویو
( علامت پسره * این همون پسره پارت قبله )
* سلام خانما! دوتا فرشته اونم تنها تو همچین جایی؟ میشه افتخار همراهیه یکی از این دو فرشته بدون بال رو داشته باشم؟؟
انا : ال....
میرا : نه ، اصلا نمیشه حالا هم شرت رو کم کن من پسرایی از امثال تورو زیاد دیدم و علاقه ای هم به معاشرت باهاشون نداشتم و ندارم پس برو رد کارت مزاحم نشو ( جدی ، اخم )
۴.۹k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.