Life for love
Life for love
پارت 16
اسلاید ۲ لباس خواب میرا
اسلاید ۳ لباس خواب انا
اسلاید ۴ صبحونه که میرا درست کرد
( فردا صبح ساعت ۴۵: ۶)
میرا ویو
هووووووم ساعت ۷ داره میشه دیگه خوابم نمی بره بهتره اول صبحانه اماده کنم و بعدم انا رو بلند کنم باید ساعت ۹ باید بیمارستان باشیم امروز قراره روز پر مشغله ای باشه جدا از اینا چرا از پسره خوشم نیومد ؟؟اسمش چی بود؟؟......اها مایکل حالا هرچی من که کلا از هیچ مردی خوشم نمی یاد اینم سرش
( ساعت ۳۰ : ۷ بعد از اماده کردن صبحانه )
تق تق :
اناااا پاشو هنوز خوابی؟ دیر میشه امروز باید بریم بیمارستان هاااا
انا ویو
تو خواب نازم بودم داشت به جاهای حساسش میرسید که انگار کل تنم خیس شد که با جیغ از خواب پریدم که چهره میرا رو دیدم داره بهم می خنده و یک سطل ابم دستشه الان فهمیدم چی شده.
میرا : اوهههه ببخشید عزیزم چندبار صدات کردم جواب ندادی نگرانت شدم مجبود بودم از این روش برای بیدار کردنت استفاده کنم
انا: لعنت بهتتتتتتت مادر فاکر عوضی اگه دو دقیقه ی دیگه می خوابیدم الان با برد پیت باهم تو تخت بودیمممممم ( چشم و داد )
میرا : شت بهتره من فلنگ رو ببندم نه!؟ ( لبخنده ضایع و استرس )
انا: فقط از جلو چشمم دور شوووووو ( حرصی )
میرا: باشه وحشی حالا چیزی نشده همش خواب بوده قول بهت میدم یکی بهترشو می بینی ( چشمک ؛ بستن در اتاق )
انا: ( پوکر ، نشون دادن انگشت ف.ا.ک و رفتن به سمت حموم )
پارت 16
اسلاید ۲ لباس خواب میرا
اسلاید ۳ لباس خواب انا
اسلاید ۴ صبحونه که میرا درست کرد
( فردا صبح ساعت ۴۵: ۶)
میرا ویو
هووووووم ساعت ۷ داره میشه دیگه خوابم نمی بره بهتره اول صبحانه اماده کنم و بعدم انا رو بلند کنم باید ساعت ۹ باید بیمارستان باشیم امروز قراره روز پر مشغله ای باشه جدا از اینا چرا از پسره خوشم نیومد ؟؟اسمش چی بود؟؟......اها مایکل حالا هرچی من که کلا از هیچ مردی خوشم نمی یاد اینم سرش
( ساعت ۳۰ : ۷ بعد از اماده کردن صبحانه )
تق تق :
اناااا پاشو هنوز خوابی؟ دیر میشه امروز باید بریم بیمارستان هاااا
انا ویو
تو خواب نازم بودم داشت به جاهای حساسش میرسید که انگار کل تنم خیس شد که با جیغ از خواب پریدم که چهره میرا رو دیدم داره بهم می خنده و یک سطل ابم دستشه الان فهمیدم چی شده.
میرا : اوهههه ببخشید عزیزم چندبار صدات کردم جواب ندادی نگرانت شدم مجبود بودم از این روش برای بیدار کردنت استفاده کنم
انا: لعنت بهتتتتتتت مادر فاکر عوضی اگه دو دقیقه ی دیگه می خوابیدم الان با برد پیت باهم تو تخت بودیمممممم ( چشم و داد )
میرا : شت بهتره من فلنگ رو ببندم نه!؟ ( لبخنده ضایع و استرس )
انا: فقط از جلو چشمم دور شوووووو ( حرصی )
میرا: باشه وحشی حالا چیزی نشده همش خواب بوده قول بهت میدم یکی بهترشو می بینی ( چشمک ؛ بستن در اتاق )
انا: ( پوکر ، نشون دادن انگشت ف.ا.ک و رفتن به سمت حموم )
۱.۱k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.