بهترین شب خوشی
بهترین شب خوشی
پارت هشتم
_:یک مقدار زیاد با پدرت برخورد بد داشتم ....معذرت
+:واییی خدااااا
_:آها راستی مامانت گفت پدرتو راضی میکنه....
+:اهههه جونگ کوکککک....چیکار کردی توووووو بدتر شد که....
_: ببخشید(مظلومانه)
بادیگارد:آقا ببخشید......
_:بله
بادیگارد:پدر خانمتون میخوان بیان داخل ...
_:بفرستینش داخل ....
+:خیل خجالت می کشیدم .....
_+:سلام پدر..(هردوشون گفتن)
+پ:سلام دخترم بهتری؟؟
+:اا....ارهه ممنونم
_:برای احترام به پدرش خم شدم بهش گفتم ببخشید بابت اینکه سرتون دادزدم میخواستم هم زنم و هم بچه هامو نجات بدم....
+پ:اینو که فهمیدم خودم پسرم بیا بشین اینجا...
_:ممنونم..
+پ: تو خیل مردی پسر ..... بابت اینکه تونستی از خوانواده ات به درستی محافظت کنی...
_:اههه ممنونممم
+پ:ولی نباید آنقدر به زنت استرس وارد کنی هااا..
_:چشممم
+:بابا ببخشید......
+پ:هیچ مشکلی نیست .... به این میگن عشق بی حد و اندازه هیچکس نمیتونه عشق بینتونو بشکنه
_+:(باهم)ممنونیم
خماریییی 😊❤️
پارت هشتم
_:یک مقدار زیاد با پدرت برخورد بد داشتم ....معذرت
+:واییی خدااااا
_:آها راستی مامانت گفت پدرتو راضی میکنه....
+:اهههه جونگ کوکککک....چیکار کردی توووووو بدتر شد که....
_: ببخشید(مظلومانه)
بادیگارد:آقا ببخشید......
_:بله
بادیگارد:پدر خانمتون میخوان بیان داخل ...
_:بفرستینش داخل ....
+:خیل خجالت می کشیدم .....
_+:سلام پدر..(هردوشون گفتن)
+پ:سلام دخترم بهتری؟؟
+:اا....ارهه ممنونم
_:برای احترام به پدرش خم شدم بهش گفتم ببخشید بابت اینکه سرتون دادزدم میخواستم هم زنم و هم بچه هامو نجات بدم....
+پ:اینو که فهمیدم خودم پسرم بیا بشین اینجا...
_:ممنونم..
+پ: تو خیل مردی پسر ..... بابت اینکه تونستی از خوانواده ات به درستی محافظت کنی...
_:اههه ممنونممم
+پ:ولی نباید آنقدر به زنت استرس وارد کنی هااا..
_:چشممم
+:بابا ببخشید......
+پ:هیچ مشکلی نیست .... به این میگن عشق بی حد و اندازه هیچکس نمیتونه عشق بینتونو بشکنه
_+:(باهم)ممنونیم
خماریییی 😊❤️
۲.۰k
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.