چند پارتی جیمین
چند پارتی جیمین
پارت ۲
که دکمه هامو داشت واز میکرد (چیه فکر کردید ا/ت😅😂)دست خودم نبود تو بو.سه همراهیش میکردم ...
ویو ا/ت:
لباسمو پوشیدم رفتم شرکت°°°(یچی تصورکنید)
رفتم در رو آروم وا کردم که دیدم جیمین داره یکیو می.بوسه
اشک تو چشام جمع شده بود جیمین منو دید دست از کارش برداشت با تعجب نگام میکرد
ا/ت:اشغال کثافت (خودتی😐)
بعد از اونجا رفتم جیمین هی اسممو صدا میکرد
جیمین:ا/ت اااا///تتتت وایسااااا (با داد)
داشتم گریه میکردم و میدویدیم که یه نور دیدم و سیاهی...
ویو جیمین (هعی ویو ویو شد😐)
دیدم یه ماشین خورد به ا/ت
جیمین:اااااا/تتتتتت (با داد)یکی زنگ بزنه آمبولانس (باداد)
یکی زنگ زد به آمبولانس
°فلش بک به بیمارستان°
(سوست بازی در میارم 😅🫥)
به ا/ت سروم زدن پیشش داشتم گریه میکرد که پلکاش داره نکون میخوره دکتر او صدا کردم آمدن چکش کردن
دکتر:بهوش امدن
سریع از کنار دکتر رد شدم دیدیم بیداره داره گریه میکنه (نه په میخوای برات قر بده والا😅😐😑)
جیمین :عشقم واقعا ببخشید (با گریه )
ا/ت: برو خیانت کار (باگریه کلن با گریه حرف میزنن)
جیمین:بذار برات توضیح بدم
ا/ت: چی میخوای توضیح بدی
جیمین : بزار لطفاً لطفاً بذار توضیح بدم
ا/ت:توضیح بده ببینم
جیمین:(توضیح داد دیگه )
ا/ت:من ..... من متاسفم ببخشید زود قضاوت کردم
جیمین :(بغلش کرد) اب نداره چاگیا
از زبان نویسنده:
همدیگرو بغل کردن و اون م/ه رو جیمین اخراج کرده او و به خوبی زدگی کردن
میدونم چرت شد ولی جبران میکنم اولین باره میویسم خوب زمان میبره 🫠🥹🥲
پارت ۲
که دکمه هامو داشت واز میکرد (چیه فکر کردید ا/ت😅😂)دست خودم نبود تو بو.سه همراهیش میکردم ...
ویو ا/ت:
لباسمو پوشیدم رفتم شرکت°°°(یچی تصورکنید)
رفتم در رو آروم وا کردم که دیدم جیمین داره یکیو می.بوسه
اشک تو چشام جمع شده بود جیمین منو دید دست از کارش برداشت با تعجب نگام میکرد
ا/ت:اشغال کثافت (خودتی😐)
بعد از اونجا رفتم جیمین هی اسممو صدا میکرد
جیمین:ا/ت اااا///تتتت وایسااااا (با داد)
داشتم گریه میکردم و میدویدیم که یه نور دیدم و سیاهی...
ویو جیمین (هعی ویو ویو شد😐)
دیدم یه ماشین خورد به ا/ت
جیمین:اااااا/تتتتتت (با داد)یکی زنگ بزنه آمبولانس (باداد)
یکی زنگ زد به آمبولانس
°فلش بک به بیمارستان°
(سوست بازی در میارم 😅🫥)
به ا/ت سروم زدن پیشش داشتم گریه میکرد که پلکاش داره نکون میخوره دکتر او صدا کردم آمدن چکش کردن
دکتر:بهوش امدن
سریع از کنار دکتر رد شدم دیدیم بیداره داره گریه میکنه (نه په میخوای برات قر بده والا😅😐😑)
جیمین :عشقم واقعا ببخشید (با گریه )
ا/ت: برو خیانت کار (باگریه کلن با گریه حرف میزنن)
جیمین:بذار برات توضیح بدم
ا/ت: چی میخوای توضیح بدی
جیمین : بزار لطفاً لطفاً بذار توضیح بدم
ا/ت:توضیح بده ببینم
جیمین:(توضیح داد دیگه )
ا/ت:من ..... من متاسفم ببخشید زود قضاوت کردم
جیمین :(بغلش کرد) اب نداره چاگیا
از زبان نویسنده:
همدیگرو بغل کردن و اون م/ه رو جیمین اخراج کرده او و به خوبی زدگی کردن
میدونم چرت شد ولی جبران میکنم اولین باره میویسم خوب زمان میبره 🫠🥹🥲
۶.۵k
۱۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.