سناریوی سانزو

سناریوی سانزو۵
زود پارت دادم نه😑


یوکی:عه شما باردارید
؟؟؟:اوهوم من سانو اما هستم(یاح یاح یاح)
ویوی سنجو
داشتم سانزو رو دمبال میکردم که یهو صدای جیغ اومد و نگاه به تخت کردم عههه یووکیی نیست
سنجو:وایسا یوکی کو
سانزو:اونی که الان داد زد یوکی نبود
ران:چرا بود
سنجو:بیا بریم
همه رفتن کنار یوکی دیدن یوکی پشت مبل قایم شده🎃
و اما هم داره نگاش میکنه
یوکی تا سانزو رو دید رفت پشتش قایم شد
سنجو:ببینم اینجا چه خبره
اما:نمیدونم تا منو دید ترسید
ران:خودتم معرفی کردی
اما:اممم.. اره
ریندو:ممکنه از اسمت ترسیده باشه
و کوکو به ران زنگ میزنه میگه ریندو و تو و هانما بیاین و اونا رفتم بدونه هیچ خداحافظیی
یوکی:ی سوال این چرا رفتن
سانزو:اعتمالا محموریت دارن.....حالا تو چرا قایم شدی پستم
سنجو:*یه نگاهی به اما میکنه و بعد به یوکی*اووو من گرفتم😉
اما:چیی گرفتیی😐
یوکی:نگووووووو
سانزو:بگووو بگوووو
اما:درسته بگو
سنجو:یوکیی از زنای باردار مثل سک میترسه😅
اما:عهه😅
سانزو:پس از حاملگی میترسی نههه😏
یوکی:یا حضرت پشم چی می خوای از جونم😰
سنجو:😐
اما:😐
*سانزو یوکی رو براید استایل بغل میکنه*(ی سوال هنتای بکشونمش😏😁)
یوکی:ولممممممم کننننن سنجووووو یه چییی بهش بگوووووووو
سنجو:ی سوال اما امروز وقت دکتر داشتی
اما:گمونم توهم باهام میای
سنجو:اره بیا بریم اماده شیم
یوکی:چیییییییییییییییییییییییی امااااااااااااا سنجوووووووووووو کمککککککککککک یکیییییی به دادم برسهههه😭😭😭😭
سانزو:هوی داد نزن باهات کار دارم😏
یوکی:نمی خوامممممم
*سانزو به سوء ی اتاق می رود*(وعضیته من🙂وعضیته مغذم🎃🤡)
.
.
.
.
و رفت اتاق(یاح یاح یاح)اونم چه اتاقی بیا پایین تا بگم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بیشتر بیا تابگم برات
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بیشترررر هنوز مونده




























خب میدونی چه اتاقیی
بیا پایین تا بگم👇


































اتاق شکنجه(یاح یاح یاح)گوشیم رد داد🤣🤣🤣
ویو سینگل به گور(یعنی من)
سانزو یوکی رو به صندلی بست و خودش رو به روش نشست
سانزو:خبب
یوکی:منوو چرا اوردی اینجاا هااا بگو*باخشمو داد*
سانزو:میدونی ما کی هستیم
یوکی:اره بونتن هستید
سانزو:و از کج.......
یوکی:سنجو گفته
سانزو:یعنی چی
یوکی:همینی که شنیدی
سانزو:جالبه
یوکی:چی جالبه
سانزو:........

خب واسه امروز بسه دستم پوکید و چرا اینقدر زود پارت دادم یکی تهدیدم کرد که منو میکشه🤣🤣🤣
خب بای بای
دیدگاه ها (۲۳)

سولولینک اگه درست نوشته باشم

۸۱ تایی شدنمون مبارککک مرسی دوستان😘

بیایید ولی من چون کوردم براتون دوبله کردم فقط دوتا دوستم دار...

هه ی🖤

سناریو :: مثلث عشقی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط