ابر وقتی از غم چشم تو غافل می شود

ابــر وقتـی از غـــم چشــم تو غـافل می شود
جـــای باران میــوه اش زهـر هـلاهل می شود

سر بچــــرخان،از تنـت بیرون بیا،لخـتی برقص
در هــوای چیــــدنت دستان من دل می شود

سر بچـــرخان ،از هوا سـرشار شو،قدری بخند
دیــن من با خنــده ی گرم تو کــامـــل می شود

هـر طرف رو می کنم ، محرابی از ابروی توست
رو بگــردانــی ، نمــــاز خلـق  بـاطـل می شـود

می تـوانی تـب کنی بغـض زمیــــن را بشـکنی
بی نگــــاهــت، آب اقیـــانوس ها  گل می شود

چشـم هایم را بگیر و چشــــــم هایت را مگیر
ای که بی چشم تو کار عشق مشکل می شود
دیدگاه ها (۱)

از سکوتم می نویسم تا بدانی خسته ام !!بی هوایت کنج پستوهای غم...

دو چیز شما را تعریف میکند:بردباری تان ، وقتی هیچ چیز نداریدو...

از کفر من تادین تو،راهی به جز تردید نیست! ...

روزی اسب پیرمردی فرار کرد، مردم گفتند:چقدر بدشانسی!پیر مرد گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط