(تنفری که به عشق تبدیل شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۷۱
(تنفری که به عشق تبدیل شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۷۱
ویو ا/ت : تلفن هوسوک زنگ زد
ساعت ۱۰ صبح بود
چرا پا نمیشه جواب بده این که همیشه زودتر از من بیدار بود
هوففف...
با دل درد بدی بیدار شدم تا جواب بدم
جی وو بود
ا/ت : اهم...الو
جی وو : داداش ...عه توی ا/تم
چرا جواب نمیده این داداشم ۱۰ دفعه زنگ زدم
ا/ت : خاب بودیم
جی وو : میگم ا/ت مامانت امروز گفته بیاین اینجا مهمونی میونگم هست
البته اونم بر نمیدارن هیچ کدوم
ا/ت : اهان باشه میایم
جی وو : منتظرم
میخام بگی دیشب چی کار کردین*ذوق
ا/ت : یااااا
تو مثلن از من کوچکتریا
جی وو : عاممم دیگه باید برم ا/تم
بای
ا/ت : ....
ویو ا/ت : چه منحرف این جی وو خدا😂🤦🏻♀️
ا/ت : هوسوک...
هوسوک
هوسوک : ها چیشده
ا/ت : باید بریم خونه مامانم
هوسوک : امم باشه الان پا میشم
ا/ت : پاشو دیگه
حمومم قراره بریا
هوسوک : باشه بابا پاشدم
.....
عاممم میخایی باهم بریم*لبخند
ا/ت : عه منم خر شم برو بابا هنوز دلم درد میکنه
هوسوک : نه خب منظورم اون نبود
فوقش یه کیس میرفتیم
ا/ت : هوسوک
پاشو برو ...
*با خودش میگه آروم
که بعدشم جرم بدی دوباره
هوسوک : شنیدم چی گفتی
ا/ت : عاممم....من اول میرم حموم
هوسوک : منم میخام اول برم
ا/ت : ...نمیشه بری حموم پایین
هوسوک : هوفف باشه دختر
......
۲۰ دقیقه بعد/
ویو ا/ت : تموم بدنم درد میکنه
تازه همه ی گردنم پر از جای مارک های دیشبه
الان چیکار کنم
نمیشه لباس تا گردنم بپوشم که
هوسوک : خب من آمادم
ا/ت : الان من با اینا چیکار کنم
هوسوک : عاممم..خوب چیزی نیس که عادیه
ا/ت : که عادیه
بابام ببینه به نظرت چیکار میکنه
هوسوک : *اب دهنشو قورت میده
خب .....چیزه
دفعه های بعد ایشالا حواسم هست
....
ا/ت : *پوکر فیس نگاش داره
هوسوک : عامممم....خو چطوره دستمال گردن بندازی
ا/ت : هوفف از دست تو هوسوک باشه
ویو ا/ت : تلفن هوسوک زنگ زد
ساعت ۱۰ صبح بود
چرا پا نمیشه جواب بده این که همیشه زودتر از من بیدار بود
هوففف...
با دل درد بدی بیدار شدم تا جواب بدم
جی وو بود
ا/ت : اهم...الو
جی وو : داداش ...عه توی ا/تم
چرا جواب نمیده این داداشم ۱۰ دفعه زنگ زدم
ا/ت : خاب بودیم
جی وو : میگم ا/ت مامانت امروز گفته بیاین اینجا مهمونی میونگم هست
البته اونم بر نمیدارن هیچ کدوم
ا/ت : اهان باشه میایم
جی وو : منتظرم
میخام بگی دیشب چی کار کردین*ذوق
ا/ت : یااااا
تو مثلن از من کوچکتریا
جی وو : عاممم دیگه باید برم ا/تم
بای
ا/ت : ....
ویو ا/ت : چه منحرف این جی وو خدا😂🤦🏻♀️
ا/ت : هوسوک...
هوسوک
هوسوک : ها چیشده
ا/ت : باید بریم خونه مامانم
هوسوک : امم باشه الان پا میشم
ا/ت : پاشو دیگه
حمومم قراره بریا
هوسوک : باشه بابا پاشدم
.....
عاممم میخایی باهم بریم*لبخند
ا/ت : عه منم خر شم برو بابا هنوز دلم درد میکنه
هوسوک : نه خب منظورم اون نبود
فوقش یه کیس میرفتیم
ا/ت : هوسوک
پاشو برو ...
*با خودش میگه آروم
که بعدشم جرم بدی دوباره
هوسوک : شنیدم چی گفتی
ا/ت : عاممم....من اول میرم حموم
هوسوک : منم میخام اول برم
ا/ت : ...نمیشه بری حموم پایین
هوسوک : هوفف باشه دختر
......
۲۰ دقیقه بعد/
ویو ا/ت : تموم بدنم درد میکنه
تازه همه ی گردنم پر از جای مارک های دیشبه
الان چیکار کنم
نمیشه لباس تا گردنم بپوشم که
هوسوک : خب من آمادم
ا/ت : الان من با اینا چیکار کنم
هوسوک : عاممم..خوب چیزی نیس که عادیه
ا/ت : که عادیه
بابام ببینه به نظرت چیکار میکنه
هوسوک : *اب دهنشو قورت میده
خب .....چیزه
دفعه های بعد ایشالا حواسم هست
....
ا/ت : *پوکر فیس نگاش داره
هوسوک : عامممم....خو چطوره دستمال گردن بندازی
ا/ت : هوفف از دست تو هوسوک باشه
۱۷.۹k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.