عشق من پارت ۲
عشق من پارت ۲
*باشه
با یونا صبحونه رو خوردیم و رفتیم به دانشگاه
پرش زمانی به بعد کلاس
بالاخره بعد تموم زر زر های معلم کلاس تموم شد و رفتم به سمت بوفه و یه قهوه ی تلخ مثل روزگارم خریدم(حالا که میبینم زندگیت اونقدرا هم تلخ نیستااا😂)
داشتم به آسمون نگاه میکردم که یه پسره(تهیونگ رو میگه) اومد کنارم و نشست
(علامت تهیونگ&)
&سلام من تهیونگم تو کیستی؟
_امممم سلام من ا.ت هستم خوشبختم
&خوشبختم(لبخند)
که یهو زنگ خورد
تهیونگ ویو
داشتم با اون دختره که اسمش ا.ت بود حرف میزدم که یهو زنگ خورد و رفت
نمیدونم چرا وقتی که دیدمش تپش قلب گرفتم اونم زیاد
یعنی من عاشقش شدم؟
.............ادامه دارد
*باشه
با یونا صبحونه رو خوردیم و رفتیم به دانشگاه
پرش زمانی به بعد کلاس
بالاخره بعد تموم زر زر های معلم کلاس تموم شد و رفتم به سمت بوفه و یه قهوه ی تلخ مثل روزگارم خریدم(حالا که میبینم زندگیت اونقدرا هم تلخ نیستااا😂)
داشتم به آسمون نگاه میکردم که یه پسره(تهیونگ رو میگه) اومد کنارم و نشست
(علامت تهیونگ&)
&سلام من تهیونگم تو کیستی؟
_امممم سلام من ا.ت هستم خوشبختم
&خوشبختم(لبخند)
که یهو زنگ خورد
تهیونگ ویو
داشتم با اون دختره که اسمش ا.ت بود حرف میزدم که یهو زنگ خورد و رفت
نمیدونم چرا وقتی که دیدمش تپش قلب گرفتم اونم زیاد
یعنی من عاشقش شدم؟
.............ادامه دارد
۳.۴k
۰۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.