شانه ات را دیر آوردی سرم را باد برد

شانه ات را دیر آوردی سرم را باد برد
خشت خشت و آجر آجر، پیکرم را باد برد

من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند
نیمم آتش سوخت، نیم دیگرم را باد برد

از غزل هایم فقط خاکستری مانده به جا
بیت های روشن و شعله ورم را باد برد

با همین نیمه، همین معمولی ساده بساز
دیر کردی نیمه ی عاشقترم را باد برد

بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت
وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد
🌹 💕 🌹 💕 🌹 💕 🌹 💕 🌹 💕 🌹 💕 🌹 💕 🌹 💕
دیدگاه ها (۱)

پرسیدم از گل سرخ ..در سینه ات چه داری..؟برگونه های سرخت ..دا...

🌸 🍃 🌹 🌺 ☘ شبیه ماه هستی یا شبیه پاره خورشیدکه تا دیدم ن...

‌‌به نگاه آشنایت ، بخدا نیاز دارمچه کنم که امشب از تو تب عش...

🍂 دوست دارم...و هنوز خاطره ی موهایت...از لای انگشتانم رد می ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط